1 00:00:00,291 --> 00:00:15,000 « ارائه شده توسط وب سایت نما مووی » 2 00:00:24,291 --> 00:00:25,750 ‫سه، چهار. 3 00:00:43,541 --> 00:00:45,291 ‫یک، دو، سه. 4 00:00:48,458 --> 00:00:51,041 ‫یک، دو، سه، چهار. 5 00:01:08,416 --> 00:01:09,875 ‫کمکم کنید! 6 00:01:10,625 --> 00:01:13,208 ‫انبر رو بیارید، جعبه‌ی کمک‌های پزشکی! ‫باید جلوی خونریزی رو بگیریم! 7 00:01:13,291 --> 00:01:14,458 ‫نبض نداره 8 00:01:14,541 --> 00:01:17,083 ‫- زود باش! ‫- زانو بزن، حروم زاده! 9 00:01:21,041 --> 00:01:22,750 ‫خواهش می‌کنم، رو دست من نمیر 10 00:01:22,833 --> 00:01:24,541 ‫- زود باشید! ‫- اومدیم، الان! 11 00:01:26,833 --> 00:01:27,833 ‫قیچی 12 00:01:28,250 --> 00:01:29,541 ‫زود باش، زود باش... 13 00:01:32,625 --> 00:01:33,500 ‫یا خدا 14 00:01:34,750 --> 00:01:36,458 ‫- لعنتی ‫- بیا 15 00:01:37,500 --> 00:01:39,500 ‫انبر رو بگیر. ‫زود باش، آرتورو. 16 00:01:39,583 --> 00:01:40,708 ‫سه، چهار. 17 00:01:42,083 --> 00:01:43,875 ‫- شارژ کامل! ‫- آماده‌ایم! 18 00:01:45,250 --> 00:01:47,083 ‫بس کنید، دارید به یه جسد برق می‌دید 19 00:01:47,166 --> 00:01:49,833 ‫- استکهلم ‫- اپی‌نفرین رو بیار. بیارش. 20 00:01:52,916 --> 00:01:53,916 ‫خودم تزریق می‌کنم 21 00:02:05,166 --> 00:02:06,666 ‫تو اونو به کشتن دادی. قبول کن. 22 00:02:10,583 --> 00:02:13,708 ‫چیکار داریم می‌کنیم؟ ‫الانه که ارتش دخل ما رو بیاره. 23 00:02:16,041 --> 00:02:17,041 ‫حاضریم 24 00:02:20,416 --> 00:02:21,291 ‫نبض داره 25 00:02:21,375 --> 00:02:22,500 ‫آره 26 00:02:23,083 --> 00:02:24,000 ‫خدا رو شکر 27 00:02:24,083 --> 00:02:26,003 ‫نبض داره 28 00:02:26,083 --> 00:02:28,333 ‫یه گلوله توی قلبش‌ـه. ‫امکان نداره جون سالم به در ببره. 29 00:02:29,166 --> 00:02:32,666 ‫باید ببریمش بیمارستان، پالرمو. ‫باید همین الان ببریمش بیرون. 30 00:02:32,750 --> 00:02:34,083 ‫اون یه دقیقه‌ی پیش مُرده بود 31 00:02:34,166 --> 00:02:37,583 ‫و به محض اینکه هوا به ‫ریه‌هاش نرسونید بازم می‌میره. 32 00:02:40,166 --> 00:02:42,375 ‫اگه ببریمش بیرون، اون وقت ما میشیم قاتل 33 00:02:42,458 --> 00:02:43,791 ‫- نه ‫- آره 34 00:02:44,291 --> 00:02:46,750 ‫اونا می‌ریزن داخل. ‫گروگان‌ها رو می‌کشن. 35 00:02:48,125 --> 00:02:50,583 ‫- ما رو هم می‌کشن ‫- نمیشه که بذاریم همینطوری بمیره 36 00:02:50,666 --> 00:02:52,375 ‫- تقصیر منـه ‫- به من گوش کن 37 00:02:52,458 --> 00:02:55,291 ‫این آشغال عوضی حروم زاده ‫خودش می‌خواست بمیره 38 00:02:55,375 --> 00:02:58,375 ‫دو بار بهش شلیک کردی. کار خوبی کردی. ‫ولی حالا عذاب وجدان گرفتی. 39 00:02:58,458 --> 00:03:01,750 ‫می‌خوای با به‌گا دادن ما ‫عذاب وجدانت رو کمتر کنی 40 00:03:01,833 --> 00:03:02,916 ‫نمی‌تونم همچین اجازه‌ای بدم 41 00:03:03,000 --> 00:03:06,000 ‫وجدان‌ـت رو پاک نگه دار. مال من از قبل ‫کثیفـه. خودم کارش رو تموم می‌کنم. 42 00:03:06,083 --> 00:03:07,791 ‫- نه! ‫- بهش شلیک می‌کنم! 43 00:03:07,875 --> 00:03:09,583 ‫- بعدش همه چی تمومه! ‫- به من گوش کن 44 00:03:10,750 --> 00:03:12,333 ‫آروم باش، آروم باش 45 00:03:13,000 --> 00:03:14,000 ‫به من نگاه کن 46 00:03:14,583 --> 00:03:17,416 ‫ما می‌بریمش بیرون... ‫و بهت میگم چرا. 47 00:03:22,375 --> 00:03:23,833 ‫دکتر! 48 00:03:25,416 --> 00:03:28,166 ‫یه دکتر لازم داریم! 49 00:04:04,500 --> 00:04:07,916 ‫در حالی که استکهلم شاهد دست و پا زدن ‫آرتورو بین مرگ و زندگی بود، 50 00:04:08,000 --> 00:04:09,291 ‫حس یه قاتل بهش دست داده بود. 51 00:04:10,666 --> 00:04:13,041 ‫فهمید که آخرین تور محافظ پسرش رو بریده 52 00:04:13,125 --> 00:04:14,833 ‫و حالا سینسیناتی تنها و بی‌پشتوانه‌ست. 53 00:04:15,750 --> 00:04:18,500 ‫هر چی باشه، آرتورو پدر واقعی پسرش بود 54 00:04:20,250 --> 00:04:21,750 ‫استکهلم مطمئن شده بود که 55 00:04:23,000 --> 00:04:27,041 ‫نه خودش و نه دنور دیگه هیچوقت ‫نمی‌تونن دوباره سینسیناتی رو ببینن 56 00:04:35,000 --> 00:04:38,541 ‫اون تنها کسی نبود که مسئولیت بچه داشتن 57 00:04:38,625 --> 00:04:40,083 ‫رو به دوش می‌کشید. 58 00:04:40,166 --> 00:04:43,333 ‫درحالی که منتظر اطلاعات بیشتری ‫از طرف پلیس هستیم، 59 00:04:43,416 --> 00:04:45,875 ‫گزارشات جدیدی از حرکات داخل ‫بانک اسپانیا به دستمون رسیده 60 00:04:45,958 --> 00:04:50,000 ‫جون ما دست سه نفر بود که دستاشون بسته بود ‫و یه اسلحه به سرشون نشونه رفته بود 61 00:04:50,500 --> 00:04:53,416 ‫اگه شرایط طور دیگه‌ای بود، ‫اونا تسلیم می‌شدن، 62 00:04:53,916 --> 00:04:56,000 ‫اما دختر بنجامین داخل بانک بود. 63 00:04:56,916 --> 00:04:59,083 ‫و پروفسور هم ما رو داشت. 64 00:06:11,125 --> 00:06:12,833 ‫شرایطش وخیمـه 65 00:06:14,125 --> 00:06:15,833 ‫در اسرع وقت میام اونجا 66 00:06:16,416 --> 00:06:18,333 ‫این افراد رو بگردید 67 00:06:18,416 --> 00:06:20,500 ‫می‌خوام فوراً بازجویی شروع بشه 68 00:06:20,583 --> 00:06:23,041 ‫همه رو با ردیاب الکترومغناطیس بررسی کنید 69 00:06:23,125 --> 00:06:24,916 ‫ممکنه داخل دندون‌شون میکروفون داشته باشن 70 00:06:31,333 --> 00:06:34,208 ‫- هیچ موج رادیوالکتریکی نیست ‫- براشون لباس بیار 71 00:06:34,708 --> 00:06:35,833 ‫سرهنگ، اونا چیزی ندارن 72 00:06:37,708 --> 00:06:39,291 ‫ده نفر هستن 73 00:06:39,375 --> 00:06:43,166 ‫همیشه یکی همراه گروگان‌هاست، ‫اینجا، توی کتابخونه. 74 00:06:43,250 --> 00:06:45,041 ‫چه بلایی سر آرتورو رومن اومد؟ 75 00:06:46,875 --> 00:06:50,625 ‫سعی کردیم چندتا از گروگان‌ها رو ‫ببریم جای امن... ولی اون زد به سرش. 76 00:06:50,708 --> 00:06:54,708 ‫خیال برش‌داشته بود. ‫با یه شعله‌افکن بهشون حمله کرد. 77 00:06:54,791 --> 00:06:56,916 ‫مسلسل رو بست روی لیفت‌تراک 78 00:06:57,000 --> 00:06:59,875 ‫اون همه‌ی ما رو به خطر انداخت. ‫مجبور شدن دخلش رو بیارن. 79 00:06:59,958 --> 00:07:03,083 ‫چند دقیقه‌ای نبض نداشت؛ ‫ولی احیاءش کردن. 80 00:07:05,416 --> 00:07:09,541 ‫اونا کسی رو احیا نکردن. ‫با خونسردی اونو کشتن. 81 00:07:09,625 --> 00:07:12,791 ‫بهترین اتفاقی که می‌تونه براش بیوفته ‫اینه که تا 10 دقیقه‌ی دیگه بمیره 82 00:07:12,875 --> 00:07:16,791 ‫اونا یه هدیه بهمون دادن و منم باهاش کارشون ‫رو تموم کنم. نه محاکمه‌، نه احترام به قانون! 83 00:07:16,875 --> 00:07:19,625 ‫از پشت بهشون شلیک می‌کنیم ‫حتی اگه تسلیم شده باشن! 84 00:07:19,708 --> 00:07:21,333 ‫ولی قبل این کار، 85 00:07:21,416 --> 00:07:24,541 ‫باید همه باور کنن که اونا همگی قاتل‌ هستن 86 00:07:25,416 --> 00:07:26,416 ‫متوجه شدید؟ 87 00:07:28,083 --> 00:07:29,125 ‫کس دیگه‌ای زخمی شد؟ 88 00:07:29,208 --> 00:07:30,291 ‫دو تا گروگان 89 00:07:32,000 --> 00:07:33,375 ‫رومن اونا رو زخمی کرد 90 00:07:33,458 --> 00:07:35,375 ‫البته که نه. کار سارقین بوده. 91 00:07:35,958 --> 00:07:39,041 ‫رئیس‌جمهور منو به وزارت کشور احضار کرده 92 00:07:39,125 --> 00:07:41,166 ‫تا وقتی من برنگشتم، ‫هیچکس وارد ساختمون نمیشه. 93 00:07:43,958 --> 00:07:47,083 ‫مارتینز، اسناد رو بیار! مارتینز! 94 00:07:57,041 --> 00:07:58,666 ‫اگه اون بود تو رو می‌کشت 95 00:08:05,916 --> 00:08:06,916 ‫چرا من اینجام؟ 96 00:08:09,166 --> 00:08:10,250 ‫اینجا چیکار می‌کنم؟ 97 00:08:10,333 --> 00:08:12,958 ‫دارم به بقیه شلیک می‌کنم درحالی که ‫پسرم پیش چندتا راهبـه 98 00:08:14,041 --> 00:08:15,291 ‫وقتی بزرگ بشه... 99 00:08:16,791 --> 00:08:19,666 ‫و از این ماجرا خبردار بشه، ‫درمورد من می‌پرسه و... 100 00:08:20,458 --> 00:08:22,541 ‫نمی‌خوام بدونه من کی هستم 101 00:08:27,708 --> 00:08:29,541 ‫من زندگی پسرم رو به کل نابود کردم 102 00:08:30,500 --> 00:08:32,875 ‫پدر منم فکر می‌کنه زندگی منو نابود کرده، 103 00:08:32,958 --> 00:08:34,375 ‫ولی من تا حد مرگ دوستش دارم 104 00:08:36,041 --> 00:08:39,333 ‫یه معدن‌چی با یه دختر ترنس، ‫توی دهه‌ی 90... 105 00:08:39,916 --> 00:08:41,833 ‫مرتکب اشتباهات زیادی شد 106 00:08:42,833 --> 00:08:47,750 ‫وقتی 5 سالم بود، رفتم پیش پدرم و ‫گفتم: «بابایی، من یه دخترم. باشه؟» 107 00:08:47,833 --> 00:08:50,833 ‫و با اون چهره‌ی عصبانی کارگریش نگاهم کرد 108 00:08:50,916 --> 00:08:55,625 ‫و گفت: «خوان، تو یه مردی. ‫و مردها نمی‌تونن دختر بشن.» 109 00:08:57,541 --> 00:09:00,541 ‫یه بار یه جعبه وسایل ‫آرایشی دیدم که دیوونه‌ش بودم 110 00:09:00,625 --> 00:09:03,958 ‫نمی‌دونم چند بار ازش خواستم ‫که اونو واسم کادو بگیره 111 00:09:04,458 --> 00:09:08,000 ‫و بالاخره یه جعبه گیرم اومد، آره. ‫ولی جعبه ابزار بود. 112 00:09:09,416 --> 00:09:11,125 ‫بعدش در نهایت فهمیدم 113 00:09:11,208 --> 00:09:14,541 ‫هرچیزی که پدرم فکر می‌کرد دخترانه‌ست ‫چیز بدیه. پس سعی کردم مخفی‌ـش کنم. 114 00:09:16,041 --> 00:09:19,125 ‫کسی نبود که بتونی باهاش حرف بزنی؟ 115 00:09:20,125 --> 00:09:21,750 ‫هیچکس توی محله‌مون نبود 116 00:09:22,250 --> 00:09:25,250 ‫فقط کلی جیب‌بُر و سارق و... 117 00:09:25,333 --> 00:09:29,041 ‫یه عالمه معتاد بود. ‫ولی کسی نبود که ترنس باشه. 118 00:09:29,125 --> 00:09:32,750 ‫اون روزا، هروقت یه مرد توی ‫تلوزیون مثل یه زن لباس می‌پوشید 119 00:09:32,833 --> 00:09:35,458 ‫حسابی دست‌مایه‌ی خنده‌ی مردم می‌شد 120 00:09:36,125 --> 00:09:38,250 ‫اون وقت اولین کسی که بود ‫که از خنده روده بر می‌شد 121 00:09:40,250 --> 00:09:42,375 ‫ولی حالا اونو می‌بخشم، چون حقیقت اینه که 122 00:09:42,458 --> 00:09:45,000 ‫من هیچ الگوی بهتری نداشتم، ‫اونم نداشت. 123 00:09:48,375 --> 00:09:52,083 ‫به‌نظرم حالت طبیعی پدر و مادرها ‫اینه که سردرگم بشن 124 00:09:54,500 --> 00:09:58,208 ‫و در نهایت، مهم نیست ‫همه چی رو درست انجام بدی 125 00:09:58,916 --> 00:09:59,916 ‫مهم اینه که عاشق باشی 126 00:10:09,791 --> 00:10:11,250 ‫از هدایات راضی هستی؟ 127 00:10:15,458 --> 00:10:17,458 ‫منظورت این آقایون هستن؟ 128 00:10:17,541 --> 00:10:18,541 ‫اوهوم 129 00:10:19,458 --> 00:10:21,166 ‫اونا مُعلم‌های فوق‌العاده‌ای هستن 130 00:10:21,875 --> 00:10:24,166 ‫مثل اساتید عالی‌رتبه و باسواد 131 00:10:25,041 --> 00:10:27,625 ‫دوتا کاپیتان حرفه‌ای برای اولین نبردت 132 00:10:28,500 --> 00:10:31,208 ‫و مخصوصاً برای تو، 133 00:10:32,041 --> 00:10:34,083 ‫یه سرقت بدون ریسک انتخاب کردیم 134 00:10:35,333 --> 00:10:37,041 ‫فقط واسه لذت بردن 135 00:10:37,541 --> 00:10:41,083 ‫خب، میشه بهم بگی پدر، چطور میشه ‫این سرقت هیچ ریسکی نداشته باشه؟ 136 00:10:41,166 --> 00:10:44,125 ‫هیچ ریسکی نداره چون هیچکس ‫نمی‌فهمه ازشون دزدی شده 137 00:10:44,208 --> 00:10:46,625 ‫خب... بالاخره که می‌فهمن 138 00:10:46,708 --> 00:10:47,541 ‫نه 139 00:10:47,625 --> 00:10:49,791 ‫نه تا یه ماه، نه دو ماه، نه سه ماه 140 00:10:49,875 --> 00:10:51,333 ‫نه حتی تا 10 ماه 141 00:10:51,416 --> 00:10:55,208 ‫تا 15 ماه، آره. وقتی ‫موزه‌ی طلای وایکینگ باز بشه. 142 00:10:55,708 --> 00:10:59,458 ‫ولی اون موقع، کیه که ‫حقایق رو کنار هم بذاره؟ 143 00:10:59,541 --> 00:11:00,958 ‫- طلای وایکینگ؟ ‫- اوهوم 144 00:11:16,250 --> 00:11:18,416 ‫اینا نسخه‌های تقلبی دقیق 145 00:11:18,500 --> 00:11:19,833 ‫از جنس برنج 146 00:11:19,916 --> 00:11:23,125 ‫بزرگترین گنج وایکنیگ‌هاست ‫که تا الان کشف شده 147 00:11:23,208 --> 00:11:25,666 ‫هشت ماه پیش، توی یه محوطه‌ی ‫حفاری باستان‌شناسی پیدا شدن. 148 00:11:25,750 --> 00:11:26,625 ‫فهرست‌بندی شدن، 149 00:11:26,708 --> 00:11:29,916 ‫و حالا توی یه اتاق امن در موزه‌ی ‫میراث ملّی دانمارک نگهداری میشن 150 00:11:30,000 --> 00:11:34,833 ‫گنج واقعی اونجا توی یه مکان مخفی نگه داری ‫میشه تا به یه موزه‌ی دیگه منتقل بشه. 151 00:11:35,500 --> 00:11:37,708 ‫و می‌دونی اون اتاق ایمن کجاست؟ 152 00:11:38,708 --> 00:11:40,375 ‫توی «قلعه فردریکسبورگ» 153 00:11:41,583 --> 00:11:45,750 ‫دقیقاً همونجایی که سه روز دیگه کنسرت دارم 154 00:11:54,250 --> 00:11:56,166 ‫شب فوق‌العاده‌ای میشه 155 00:12:01,750 --> 00:12:04,958 ‫ماشین‌‌های لاکچری، لباس رسمی، نوشیدنی... 156 00:12:09,833 --> 00:12:11,041 ‫موسیقی کلاسیک... 157 00:12:16,416 --> 00:12:18,166 ‫و 12 کیلو طلا 158 00:12:25,375 --> 00:12:26,541 ‫چی اینقدر خنده‌داره؟ 159 00:12:26,625 --> 00:12:27,625 ‫اولاً که، 160 00:12:27,708 --> 00:12:30,666 ‫اینا هدایای دفن شده‌ی وایکنیگ‌ها ‫هستن، نه گنج وایکینگ‌ها. 161 00:12:30,750 --> 00:12:33,250 ‫این عبارت درستش‌ـه که باستان‌شناس‌ها ‫ازش استفاده می‌کنن 162 00:12:33,333 --> 00:12:36,125 ‫و دوماً، شما اصلاً اصالت ندارید 163 00:12:37,125 --> 00:12:40,250 ‫پدر، اومدی سراغ کسی که ‫می‌دونی شیفته‌ی هنره 164 00:12:40,333 --> 00:12:41,750 ‫و صومعه‌ها رو بازسازی می‌کنه. 165 00:12:41,833 --> 00:12:44,250 ‫متاسفم، باید حرفمو بزنم. ‫این طلاها به موزه تعلق دارن. 166 00:12:44,333 --> 00:12:46,500 ‫یه لحظه وایستا. داری به اینا میگی آثار هنری؟ 167 00:12:46,583 --> 00:12:47,958 ‫- خداییش؟ ‫- البته 168 00:12:48,041 --> 00:12:50,791 ‫این آثار بیش از هزار سال قدمت دارن 169 00:12:50,875 --> 00:12:53,208 ‫با دست حک شدن. نمادهای ‫اساطیری اسکاندیناوی رو دارن. 170 00:12:53,291 --> 00:12:56,166 ‫- این هنر نابـه! ‫- هر آهنگری می‌تونه این آشغال رو درست کنه! 171 00:12:56,250 --> 00:12:58,083 ‫این غرور اون بربرها رو نشون میده! 172 00:12:58,666 --> 00:13:02,375 ‫اونا آثار نمادین و بی‌نظیر رو غارت کردن: 173 00:13:02,458 --> 00:13:04,250 ‫لاتین، یونانی، فنیقی 174 00:13:04,333 --> 00:13:08,416 ‫و بعدش اونا رو ذوب کردن تا باهاش ‫جام شراب و بشقاب و سنگ طلسم بسازن! 175 00:13:11,125 --> 00:13:13,375 ‫ما داریم شان و بزرگی این طلا ‫رو بهش برمی‌گردونیم 176 00:13:13,458 --> 00:13:14,458 ‫محض رضای خدا 177 00:13:16,458 --> 00:13:18,916 ‫ماییم که قراره هنر خلق کنیم 178 00:13:20,416 --> 00:13:22,250 ‫این سرقت فراموش نشدنی خواهد بود 179 00:13:30,125 --> 00:13:33,416 ‫کنفرانس مطبوعاتی ‫قریب الوقوع از وزارت کشور 180 00:13:33,500 --> 00:13:36,708 ‫سرهنگ لوئیس تامایو، مسئول پرونده ‫تا لحظاتی دیگر جلوی دوربین خواهد رفت. 181 00:13:36,791 --> 00:13:39,375 ‫تا اون موقع، آخرین اخبار ‫از وضعیت آرتورو رومن... 182 00:13:39,458 --> 00:13:41,578 ‫تقریباً تنها گروگانی رو ‫کشتید که مردم می‌شناسنش 183 00:13:41,625 --> 00:13:44,083 ‫از همه بدتر، رئیس بانک رو آزاد کردید 184 00:13:44,166 --> 00:13:46,666 ‫سلام؟ اونجا کسی عقلش درست کار می‌کنه؟ 185 00:13:48,000 --> 00:13:50,750 ‫وضعیت از این قراره، ارتش میره داخل 186 00:13:50,833 --> 00:13:53,083 ‫اونا منتظر تامایو هستن که شماها رو نابود کنن 187 00:13:53,166 --> 00:13:57,916 ‫و تامایو به دو دلیل این کار رو می‌کنه. ‫اول، اون یه عوضی بزدلـه. 188 00:13:58,000 --> 00:14:00,500 ‫دوم، دارید کار رو خیلی واسش آسون می‌کنید 189 00:14:00,583 --> 00:14:03,125 ‫- به زودی می‌فهمیم ‫- آیا گروگان‌ها دارن کشته میشن؟ 190 00:14:03,208 --> 00:14:06,083 ‫و... آیا ارتش داره آماده‌ی مداخله میشه؟ 191 00:14:06,166 --> 00:14:09,708 ‫دارید به گروگان‌ها شلیک می‌کنید. ‫مردم روانی میشن. 192 00:14:10,291 --> 00:14:11,291 ‫دوست دخترت، 193 00:14:12,000 --> 00:14:13,833 ‫اون قهرمانی که خیلی دوستش داری، 194 00:14:13,916 --> 00:14:17,250 ‫اون خرس شکم‌گنده بالکانی، ‫اون بچه‌ای که کردیم توی قبر... 195 00:14:19,541 --> 00:14:21,791 ‫همه آدمایی که حاضری براشون بمیری 196 00:14:22,875 --> 00:14:24,291 ‫آدمات... اونا... 197 00:14:25,833 --> 00:14:27,083 ‫همین الانشم مُردن 198 00:14:31,458 --> 00:14:32,833 ‫ولی من می‌تونم جلوی همه‌ش رو بگیرم 199 00:14:33,750 --> 00:14:34,958 ‫اطلاعات رو بهم بده، 200 00:14:35,041 --> 00:14:37,250 ‫تلفن رو برمی‌دارم و هیچکس نمی‌میره، سرجیو 201 00:14:43,583 --> 00:14:44,583 ‫[وزارت کشور] 202 00:14:44,625 --> 00:14:47,333 ‫لطفاً برید کنار. برید اون طرف! 203 00:14:50,916 --> 00:14:51,750 ‫صبح بخیر 204 00:14:51,833 --> 00:14:54,291 ‫امروز شما رو به این کنفرانس ‫مطبوعاتی دعوت کردیم 205 00:14:54,375 --> 00:14:56,833 ‫تا شما رو در جریان آخرین اطلاعات 206 00:14:56,916 --> 00:14:59,625 ‫از ناپدید شدن آلیسیا سیرا قرار بدیم. 207 00:15:00,208 --> 00:15:04,083 ‫بازرس سابق آلیسیا سیرا به نیروی پلیس خیانت کرد 208 00:15:04,166 --> 00:15:06,708 ‫و شروع کرد به همکاری کردن با پروفسور. 209 00:15:06,791 --> 00:15:11,000 ‫در حال حاضر پس از فرارش از شهر ‫هیچ اطلاعاتی از محل اختفاش نداریم 210 00:15:11,583 --> 00:15:15,500 ‫ولی از هر تمام منابعی که در اختیار داریم استفاده ‫می‌کنیم تا عدالت رو در قبالش اجرا کنیم 211 00:15:15,583 --> 00:15:17,875 ‫وقتی ناپدید شد همچین قیافه‌ای داشت 212 00:15:17,958 --> 00:15:22,083 ‫دوربین مداربسته‌ی یه مغازه نزدیک ‫خونه‌ش این تصویر رو گرفته 213 00:15:22,166 --> 00:15:23,000 ‫حروم زاده 214 00:15:23,083 --> 00:15:25,833 ‫رد آخرین مکان ثبت شده تلفن همراهش رو 215 00:15:25,916 --> 00:15:27,875 ‫تا دو بلوکی دادگاه ملّی گرفتیم. 216 00:15:27,958 --> 00:15:29,791 ‫یه مخفیگاه شناسایی شده 217 00:15:29,875 --> 00:15:32,958 ‫احتمالاً از همونجا ترتیب ‫فرار راکل موریو رو داده 218 00:15:33,041 --> 00:15:35,333 ‫تمام این موارد درحال تحقیقات و رسیدگی هستن 219 00:15:35,416 --> 00:15:38,708 ‫بررسی تیم جرم‌شناسی روی ‫وسایلی که از خونه‌ش پیدا شده 220 00:15:38,791 --> 00:15:41,791 ‫نشون میده که اون مکالمات ایمیلی مربوط به 221 00:15:41,875 --> 00:15:43,916 ‫الجزایر رو فاش کرده. 222 00:15:44,000 --> 00:15:45,958 ‫اون اعترافات و همینطور 223 00:15:46,041 --> 00:15:49,458 ‫دفن آنیبال کورتز رو جعل کرد. 224 00:15:49,958 --> 00:15:54,291 ‫به علاوه، ما آثار رمزگذاری شده از ارتباط ‫با سرورهای زیرزمینی پیدا کردیم. 225 00:15:54,375 --> 00:15:59,583 ‫از طریق اونا، آلیسیا سیرا اطلاعات حساس ‫رو به پروفسور می‌رسونده 226 00:16:00,458 --> 00:16:05,041 ‫طی چند ساعت گذشته، فهمیدیم که ‫آلیسیا سیرا 8 میلیون یورو دریافت کرده 227 00:16:05,125 --> 00:16:07,041 ‫که به حساب چندین شرکت‌ پوششی در 228 00:16:07,125 --> 00:16:09,416 ‫پاناما، بلیز و دلاوِر واریز شده. 229 00:16:10,375 --> 00:16:13,916 ‫چه انتظاری داشتی؟ حالا دیگه راه برگشتی ‫نیست و همینطور راه فراری. 230 00:16:14,000 --> 00:16:15,833 ‫یه راهی واسه فرار پیدا می‌کنم 231 00:16:15,916 --> 00:16:18,000 ‫حالا، کسی سوالی داره؟ 232 00:16:18,083 --> 00:16:19,875 ‫سرهنگ، لطفا! 233 00:16:19,958 --> 00:16:22,375 ‫و آرتورو رومن چطور؟ 234 00:16:22,458 --> 00:16:24,416 ‫وضعیتش وخیمـه. به نظر خوب نمیاد. 235 00:16:24,500 --> 00:16:25,625 ‫حالا دیگه خیلی دیره 236 00:16:26,916 --> 00:16:33,625 ‫پلیس، سازمان اطلاعات، حکومت... ‫همگی مدرک جعل کردن. 237 00:16:33,708 --> 00:16:37,250 ‫اگه ما رو تحویل بدی، اونا میگن که ‫اول به اونا خیانت کردی، بعدم به ما. 238 00:16:37,333 --> 00:16:39,000 ‫خفه شو. فقط خفه شو. 239 00:16:39,083 --> 00:16:41,625 ‫واقعاً فکر می‌کنی اعتراف کنن ‫که مدارک جعلی درست کردن؟ 240 00:16:41,708 --> 00:16:45,291 ‫سازمان اطلاعات نه عقب میشه نه عذرخواهی ‫می‌کنه. خودت اینو خوب می‌دونی.‌ 241 00:16:45,375 --> 00:16:46,833 ‫خفه شو 242 00:16:48,458 --> 00:16:50,000 ‫قصد مداخله دارید؟ 243 00:16:50,083 --> 00:16:52,458 ‫همونطور که می‌بینید، شرایط ‫به شدت تغییر کرده. 244 00:16:52,541 --> 00:16:56,291 ‫این دیگه یه سرقت با گروگان نیست. ‫این یه آدم‌ربایی با قتل‌ـه. 245 00:16:56,375 --> 00:17:00,458 ‫- ضوابط کاملاً متفاوت هستن ‫- واس همینه که ارتش آماده شده؟ 246 00:17:00,541 --> 00:17:04,083 ‫متاسفم. نمی‌تونم هیچ جزئیاتی در ‫اختیارتون بذارم. عملیات در جریانـه. 247 00:17:05,750 --> 00:17:07,708 ‫اینم از چراغ سبز 248 00:17:09,833 --> 00:17:13,750 ‫یه قتل عام تمام عیار میشه. ‫حالا میرن داخل. 249 00:17:13,833 --> 00:17:15,333 ‫اونا چطور قراره طلا رو بیارن بیرون؟ 250 00:17:15,416 --> 00:17:17,833 ‫حتی نمی‌دونم چطور قراره طلا رو بیرون بیارن 251 00:17:17,916 --> 00:17:18,916 ‫طلا 252 00:17:19,000 --> 00:17:21,375 ‫- مهم نیست ‫- البته که مهمه، احمق 253 00:17:21,458 --> 00:17:24,333 ‫تو اصلاً توی باغ نیستی. ‫طلا اهمیتی نداره. 254 00:17:24,416 --> 00:17:26,083 ‫- خفه شو ‫- اونا حکمت رو امضاء کردن 255 00:17:26,166 --> 00:17:29,458 ‫اونا تو رو متهم به همون جنایاتی کردن که ‫ما متهم بودیم، شاید حتی بدتر. 256 00:17:29,541 --> 00:17:31,267 ‫- خفه شو ‫- چون مال تو شامل تحقیر شدن خودشونم هست 257 00:17:31,291 --> 00:17:33,125 ‫- خفه شو ‫- حالا هیچی نیستی جز یه خائن 258 00:17:33,208 --> 00:17:34,226 ‫- خفه شو ‫- برای پلیس، 259 00:17:34,250 --> 00:17:36,416 ‫برای حکومت، برای همه‌ی همکارات... 260 00:17:36,500 --> 00:17:39,041 ‫- خفه شو ‫- هیچی نمی‌تونه از زندان رفتن نجاتت بده 261 00:17:39,125 --> 00:17:41,583 ‫دهنت رو ببند! باید فکر کنم! 262 00:17:43,666 --> 00:17:46,541 ‫نه. نه. 263 00:17:47,875 --> 00:17:48,708 ‫کیسه آبش پاره شد 264 00:17:50,875 --> 00:17:52,375 ‫الان نه 265 00:17:55,791 --> 00:17:59,125 ‫الان نه، الان نه، الان نه 266 00:17:59,208 --> 00:18:02,375 ‫منطقی باش. توی زندان ‫که نمی‌تونی بچه بزرگ کنی 267 00:18:03,041 --> 00:18:05,375 ‫خیلی هم عالی می‌تونم ‫توی زندان بچه بزرگ کنم 268 00:18:05,458 --> 00:18:07,750 ‫توی مهدکودک زندان میشه 269 00:18:09,625 --> 00:18:10,791 ‫آهای پدرخوانده... 270 00:18:12,166 --> 00:18:14,166 ‫ممنونم که منو وارد این ماجرا کردی 271 00:18:14,666 --> 00:18:15,708 ‫واقعاً بهش نیاز داشتم 272 00:18:18,083 --> 00:18:20,833 ‫عزیزم، اگه پول لازم داشتی، ‫فقط باید بهمون زنگ می‌زدی 273 00:18:21,541 --> 00:18:24,208 ‫چیزی که لازم داشتم کسی بود ‫که منو باور داشته باشه 274 00:18:24,291 --> 00:18:25,833 ‫منظورش پدرشـه، بابا 275 00:18:26,333 --> 00:18:28,375 ‫محض رضای خدا، خودم می‌دونم ‫داره از پدرش حرف می‌زنه 276 00:18:28,458 --> 00:18:30,138 ‫پدرم فکر می‌کنه دیگه نمی‌تونم سارق باشم 277 00:18:30,166 --> 00:18:32,500 ‫ولی راستش، الان حتی ‫بهتر هم می‌تونم انجامش بدم 278 00:18:32,583 --> 00:18:35,500 ‫باید درس بخونی. قراره ‫دو میلیون یورو چاپ کنیم. 279 00:18:35,583 --> 00:18:37,666 ‫اینطوری: چپ راست، چپ راست... 280 00:18:37,750 --> 00:18:41,250 ‫به پدرت گفتی اینجایی، درسته؟ 281 00:18:42,083 --> 00:18:43,500 ‫بهش نگفتم و هیچوقتم نمیگم 282 00:18:44,958 --> 00:18:45,958 ‫آره 283 00:18:46,625 --> 00:18:48,541 ‫خب، باید بریم بخوابیم 284 00:18:48,625 --> 00:18:51,875 ‫فردا تمرین تیراندازی داریم و... ‫آره. بریم. 285 00:18:52,458 --> 00:18:54,458 ‫- شب بخیر ‫- شب بخیر 286 00:19:15,500 --> 00:19:16,500 ‫دنی 287 00:19:18,875 --> 00:19:19,875 ‫پسر! 288 00:19:24,208 --> 00:19:27,166 ‫- بلند شو! ‫- چی شده؟ چی شده؟! 289 00:19:27,250 --> 00:19:29,291 ‫فکر کنم الان اینجا داریم یه اشتباهی می‌کنیم 290 00:19:29,375 --> 00:19:31,583 ‫چی داری میگی بابا... 291 00:19:33,541 --> 00:19:37,166 ‫بابا، الان پنج صبحـه! ‫اصلاً چرا الان بیداری؟ 292 00:19:37,250 --> 00:19:39,083 ‫شاید ما متوجه نشدیم 293 00:19:39,166 --> 00:19:42,208 ‫بنجامین می‌‌خواست چطوری مراقب خولیا باشیم 294 00:19:42,291 --> 00:19:43,750 ‫و داریم گند می‌زنیم. 295 00:19:43,833 --> 00:19:46,125 ‫ما به هیچی گند نمی‌زنیم. ‫خولیا خودش می‌خواد اینجا باشه. 296 00:19:46,208 --> 00:19:48,583 ‫و خولیا... یه زن بالغـه 297 00:19:48,666 --> 00:19:50,583 ‫آدم مستقلی‌ـه 298 00:19:50,666 --> 00:19:54,375 ‫حتی اگه بخواد این کار رو بکنه، ‫بازم باید به بنجامین بگم 299 00:19:54,458 --> 00:19:56,791 ‫که شاید خولیا رو از مسیر درست خارج کنم 300 00:19:56,875 --> 00:20:00,166 ‫و می‌دونی، شاید چیزی که برای من مسیر خوبـه 301 00:20:00,250 --> 00:20:04,875 ‫توی ذهن بنجامین همینطور نباشه. 302 00:20:04,958 --> 00:20:08,875 ‫پس، باید قبل اینکه ببریمش ‫منطقه جنگی این قضیه رو حل کنیم 303 00:20:08,958 --> 00:20:13,083 ‫بابا، بنجامین توی زندانـه ‫و ما هیچ کاریش نمی‌تونیم بکنیم 304 00:20:13,166 --> 00:20:14,916 ‫چون حتی یه تلفن هم نداریم 305 00:20:15,000 --> 00:20:17,250 ‫فقط باید بیخیال بشیم. پس شب بخیر. 306 00:20:22,333 --> 00:20:24,791 ‫زود باش، بلند شو! ‫من... باید بهش زنگ بزنم. 307 00:20:24,875 --> 00:20:27,125 ‫پس می‌خوای همین الان ‫توی زندان بهش زنگ بزنی؟ 308 00:20:27,208 --> 00:20:28,958 ‫منظورت چیه؟ 309 00:20:29,041 --> 00:20:32,291 ‫باید سه چهار ساعتی راه بریم ‫تا یه تلفن پیدا کنیم، پس... 310 00:20:32,375 --> 00:20:35,500 ‫- من هیچ جا نمیرم ‫- منظورت چیه؟ 311 00:20:35,583 --> 00:20:36,583 ‫- خدایا ‫- زود باش 312 00:20:36,625 --> 00:20:39,000 ‫- لعنتی، دیگه خوابم نمی‌بره ‫- پس بلند شو 313 00:20:40,750 --> 00:20:43,708 ‫اون بمب‌ها رو با صفحات فولادی بپوشونید. ‫نمی‌خواید که کله‌تون منفجر بشه. 314 00:20:43,791 --> 00:20:47,291 ‫استراتژی دفاعی‌مون این بود که ‫اسلحه‌ها رو به یه جای امن ببریم 315 00:20:48,208 --> 00:20:49,333 ‫هفت تا دیگه بردار 316 00:20:49,416 --> 00:20:51,041 ‫ریو، نارنجک‌ها؟ 317 00:20:51,125 --> 00:20:53,375 ‫- 6 تا ‫- هر چندتا می‌تونی بردار، رفیق 318 00:20:53,458 --> 00:20:55,208 ‫ولی عوض اینکه شبیه سنگر باشه، 319 00:20:55,291 --> 00:20:57,541 ‫انگار داشتیم گور خودمون رو می‌کندیم 320 00:20:58,416 --> 00:20:59,250 ‫از پسش برمیایم 321 00:20:59,333 --> 00:21:01,708 ‫بدون پروفسور، انگار یتیم بودیم 322 00:21:01,791 --> 00:21:04,166 ‫این آخرین فرصتمونه، چاقالو. ‫خوب ازش استفاده کن. 323 00:21:04,250 --> 00:21:07,958 ‫نه پدری، نه نقشه‌ای، نه امیدی 324 00:21:08,041 --> 00:21:10,833 ‫از بابت ارجاعات فوتبالی شرمنده‌ام، ‫برای یه سری شرایط مناسب هستن. 325 00:21:12,125 --> 00:21:16,041 ‫گاهی، حین فینال جام جهانی، ‫می‌دونی قراره کدوم تیم ببازه 326 00:21:16,125 --> 00:21:18,916 ‫از دیدن ترس توی چهره‌ی بازیکن‌های اون تیم ‫موقع خونده شدن سرود ملی. 327 00:21:19,000 --> 00:21:22,375 .و الان، دارم همچین ترسی رو می‌بینم 328 00:21:24,375 --> 00:21:26,083 .ولی همهٔ این‌ها قراره عوض بشه 329 00:21:27,041 --> 00:21:28,833 .تو فوتبال یازده نفر در مقابل یازده نفره 330 00:21:29,375 --> 00:21:32,041 اما اینجا ده نفریم در مقابل .ده هزار نفر اونم بدون مربی 331 00:21:32,125 --> 00:21:33,125 !دینگ، دینگ، دینگ 332 00:21:33,166 --> 00:21:36,041 .تمامی سارقین بانک اسپانیا توجه کنن 333 00:21:36,125 --> 00:21:39,208 خبری فوری به تازگی مستقیم :از مخزن آب به دست رسیده 334 00:21:39,291 --> 00:21:41,541 .آلیسیا سیرا دیگه توی تیم پلیس بازی نمی‌کنه 335 00:21:44,583 --> 00:21:46,916 .تامایو اونو برکنار کرد. به حال خودش رهاش کرد 336 00:21:47,666 --> 00:21:50,875 .سیرا تنها بازی می‌کنه می‌دونی یعنی چی، نه؟ 337 00:21:50,958 --> 00:21:51,958 حدسی داری؟ 338 00:21:54,375 --> 00:21:56,166 توکیو، ریو؟ می‌دونید؟ 339 00:21:58,666 --> 00:22:00,625 .پروفسور هنوز نباخته 340 00:22:00,708 --> 00:22:03,750 اون داره بازی خودشو انجام می‌ده .و هنوز احتمال داره ببره 341 00:22:03,833 --> 00:22:05,208 .اون داره جلوی یه روانی بازی می‌کنه 342 00:22:05,291 --> 00:22:07,583 .نه. روانی واسه یکی دو دقیقه‌اشه 343 00:22:09,541 --> 00:22:13,083 ،ضمنا بدجوری هم عصبیه چون تازه بهش خیانت شده 344 00:22:14,208 --> 00:22:15,833 .و تو دهن شیرها انداختنش 345 00:22:16,500 --> 00:22:19,416 .الان می‌دونه پروفسور بزرگ‌ترین دشمنش نیست 346 00:22:27,791 --> 00:22:29,791 .با دیافراگمت نفس بکش - چی؟ - 347 00:22:29,875 --> 00:22:32,291 واسه... واسه این‌که .روی انقباض‌هات تسلط داشته باشی 348 00:22:32,375 --> 00:22:35,708 .با دیافراگمت نفس بکش - حالا واسه من ماما هم شدی؟ - 349 00:22:37,500 --> 00:22:39,083 .ما نمی‌تونیم این جنگو ببریم 350 00:22:40,416 --> 00:22:41,416 !دینگ، دینگ، دینگ 351 00:22:41,458 --> 00:22:43,708 .خرس بالکان دوباره اشتباه جواب داد 352 00:22:43,791 --> 00:22:46,916 .نیازی ندارم این جنگو ببریم ...در حقیقت، می‌بازیم 353 00:22:48,125 --> 00:22:49,208 .ولی آروم آروم 354 00:22:52,916 --> 00:22:54,083 ...و شما 355 00:22:55,708 --> 00:22:57,208 ...پسران و دختران قرمز پوش من 356 00:22:58,958 --> 00:23:02,916 .ما... ما تفاله‌های کثیف جامعه هستیم 357 00:23:03,958 --> 00:23:06,166 :تیمی متشکل از بزرگ‌ترین بازنده‌های تاریخ 358 00:23:06,875 --> 00:23:10,375 ،ترنس، مجرم، آشغال، همجنس‌گرا 359 00:23:11,750 --> 00:23:15,458 بالکانی، لاتینی... آخه چی می‌تونن دربارهٔ باخت بهمون یاد بدن؟ 360 00:23:17,500 --> 00:23:20,166 .ما احساس وحشتناکِ شکست آرومو می‌دونیم 361 00:23:20,250 --> 00:23:21,250 .می‌دونیم 362 00:23:22,291 --> 00:23:24,375 .یه روز دیگه واسه بازنده‌هاست 363 00:23:24,458 --> 00:23:26,500 و چرا می‌خوایم باز بازنده باشیم؟ 364 00:23:30,083 --> 00:23:33,041 تا بتونیم طلاها رو آب کنیم .و ببریم بیرون، برادر 365 00:23:34,958 --> 00:23:36,166 .برگردید سر کار 366 00:23:38,833 --> 00:23:40,458 .از نظر من حرف نداره 367 00:23:40,541 --> 00:23:43,750 پس مشخصه نقشهٔ باخت داری .که بهمون نمی‌گی 368 00:23:43,833 --> 00:23:44,916 .معلومه 369 00:23:45,500 --> 00:23:46,958 ،من مهندسی خوندم 370 00:23:47,041 --> 00:23:49,375 .اما علاقه‌ام ژنرالیِ پیاده نظامه 371 00:23:49,458 --> 00:23:51,750 .رحمم باید باز بشه 372 00:23:51,833 --> 00:23:54,916 .یه‌کم اکسی‌توسین عالیه 373 00:23:56,541 --> 00:23:58,125 ...از بدبختی، چیزی 374 00:23:58,208 --> 00:24:01,666 .واسه درد نداریم - .نه، نه، نه. داری جون بچه رو به خطر می‌ندازی - 375 00:24:01,750 --> 00:24:04,291 !خدای من 376 00:24:05,458 --> 00:24:07,750 ،توی جنگ آزاد هیچ شانسی نداریم 377 00:24:07,833 --> 00:24:10,583 .ولی توی این اتاق‌ها برتری ندارن 378 00:24:11,083 --> 00:24:13,583 ،به سمت هر گوشه و کنجی می‌خزیم 379 00:24:13,666 --> 00:24:15,208 .هر خرابه‌ای 380 00:24:15,291 --> 00:24:18,458 ،اول یه بمب می‌ندازیم، بعد دومی .پشت بندش با مسلسل شلیک می‌کنیم 381 00:24:18,541 --> 00:24:20,208 .فیلم جنگ ویتنام که نیست 382 00:24:20,291 --> 00:24:23,875 .دقیقا، خیلی بدتره .دفاع استالینگراده 383 00:24:23,958 --> 00:24:26,458 ،تاکتیک من نیست .تاکتیک واسیلی چویکفه 384 00:24:26,541 --> 00:24:29,625 انقدر صدای آهنگو بالا می‌بریم ،صدای بمب‌هامونو نمی‌شنون 385 00:24:29,708 --> 00:24:32,250 .صدای انفجارها رو نمی‌شنون ...چی از این بهتر 386 00:24:33,458 --> 00:24:35,375 .حتی صدای بی‌سیم خودشونو نمی‌شنون 387 00:24:35,958 --> 00:24:38,375 .آلیسیا، گوش کن 388 00:24:38,458 --> 00:24:40,875 .الان دیگه نمی‌تونی بری بیمارستان 389 00:24:41,458 --> 00:24:43,291 .و تنهایی هم نمی‌تونی زایمان کنی 390 00:24:44,083 --> 00:24:46,125 .باید ما رو آزاد کنی .به کمکمون نیاز داری 391 00:24:46,208 --> 00:24:48,541 .بذار کمکت کنیم - ...من تنهایی - 392 00:24:49,666 --> 00:24:50,666 .زایمان می‌کنم 393 00:24:51,083 --> 00:24:52,625 ،همونطوری که مادربزرگم زایمان کرد 394 00:24:52,708 --> 00:24:56,666 .و مثل صدها زن دیگه تو طول تاریخ 395 00:24:57,333 --> 00:24:59,291 !اینطوری 396 00:25:02,625 --> 00:25:07,166 !به نمایش زندگی خوش اومدید 397 00:25:07,250 --> 00:25:10,208 سه تا داوطلب می‌خوام .و ماموریت راحتی نیست 398 00:25:11,000 --> 00:25:13,583 .این سه نفر باید از پشت حمله کنن 399 00:25:13,666 --> 00:25:16,583 تنها شانس‌مون اینه‌که .از هر دو طرف حمله کنیم 400 00:25:17,291 --> 00:25:19,000 .باید مثل برق و باد حرکت کنیم 401 00:25:19,083 --> 00:25:21,583 حالا می‌خواین از چاه آسانسور برین ،یا دریچه هوا 402 00:25:21,666 --> 00:25:23,833 .هر چی، فقط فرز باشید 403 00:25:28,416 --> 00:25:29,625 .لگرنیو 404 00:25:29,708 --> 00:25:33,458 .تو بیشتر حالیت می‌شه اندازهٔ رحمم چقدره؟ 405 00:25:33,541 --> 00:25:34,916 .نمی‌تونم تشخیص بدم 406 00:25:35,000 --> 00:25:36,583 .اندازهٔ رحم با دست مشخص می‌شه 407 00:25:39,333 --> 00:25:40,583 .ببینم 408 00:25:42,333 --> 00:25:44,000 این جزو کدوم نقشه‌ست؟ 409 00:25:44,083 --> 00:25:46,833 !نقشهٔ تولد 410 00:25:46,916 --> 00:25:49,458 ،سه داوطلب و دوستان 411 00:25:50,291 --> 00:25:52,500 یادتون باشه شما بیشتر در معرض دید هستید، باشه؟ 412 00:26:02,166 --> 00:26:03,708 .خوبه.بریم تو کارش 413 00:26:03,791 --> 00:26:05,500 !برید، بجنبید 414 00:26:07,500 --> 00:26:08,500 ،دنور 415 00:26:09,833 --> 00:26:10,958 .باهاش خداحافظی کن 416 00:26:11,708 --> 00:26:15,291 .شب طولانی در پیشه .و ممکنه شب آخرمون باشه 417 00:26:24,333 --> 00:26:26,791 جدی‌جدی می‌خوایم کل مسیر رو پیاده بریم؟ 418 00:26:26,875 --> 00:26:29,250 ،ساعت پنج صبحه جور دیگه‌ای هم می‌تونیم بریم؟ 419 00:26:29,333 --> 00:26:31,208 .لعنتی، شاید بتونیم یه ماشین بدزدیم 420 00:26:31,291 --> 00:26:33,041 چشمم روشن. ماشین بدزدیم؟ 421 00:26:33,125 --> 00:26:35,541 اولین چیزی که به ذهنت می‌رسه دزدیه، آره؟ 422 00:26:35,625 --> 00:26:37,708 ...تا یه مشکل کوچیک پیش میاد .بوم، بیا دزدی کنیم 423 00:26:37,791 --> 00:26:40,601 ببین کی می‌گه. خوبه خودت منو آوردی .تا از کارخونه پول‌سازی دزدی کنیم 424 00:26:40,625 --> 00:26:43,625 تا یاد بگیری با عقل .و هوشت دزدی کنی، مثل پروفسور 425 00:26:43,708 --> 00:26:45,333 .می‌دونه چطوری درست کار کنه 426 00:26:45,416 --> 00:26:46,583 ،با یه نقشه پول تپل به جیب می‌زنه 427 00:26:46,666 --> 00:26:48,666 نه این‌که ریز ریز دزدی کنه .و مردمو دور بزنه 428 00:26:48,750 --> 00:26:52,041 درسته اما ساعت پنج صبحه .تا بریم و برگردیم می‌شه یازده 429 00:26:52,125 --> 00:26:54,916 ،اگه به پروفسور برخوردیم می‌خوای چی بهش بگی؟ 430 00:26:55,000 --> 00:26:58,708 می‌بینی؟ داری از کله‌ات کار می‌کشی .و یهو منطقی حرف می‌زنی 431 00:26:58,791 --> 00:27:00,000 .ماشین می‌دزدیم 432 00:27:00,583 --> 00:27:03,541 ولی بیا از یکی بدزدیم .که جیکش در نمیاد 433 00:27:13,458 --> 00:27:15,208 !هی - .چیزی نمونده - 434 00:27:15,291 --> 00:27:16,583 .زود باش. بریم 435 00:27:27,750 --> 00:27:29,550 .نمی‌دونم می‌خوای چی بگم 436 00:27:29,583 --> 00:27:31,708 چی بگم که الان نمی‌دونی؟ 437 00:27:33,458 --> 00:27:35,250 .می‌دونی، همیشه خطر هست 438 00:27:37,500 --> 00:27:39,583 .این کار... بزرگه 439 00:27:39,666 --> 00:27:42,208 .ریز به ریز کار محاسبه شده. بهت قول می‌دم 440 00:27:42,791 --> 00:27:46,166 ،اگه یه‌چیزی اشتباه پیش بره ...خولیا میفته زندان مردها و من نمی‌تونم 441 00:27:46,250 --> 00:27:48,041 .اصلا دلم نمی‌خواد تصور کنم 442 00:27:48,125 --> 00:27:51,916 آره، ولی می‌تونه ،درخواست انتقالی به زندان زنان بده 443 00:27:52,000 --> 00:27:53,160 .که مطمئنم اجازه می‌دن 444 00:27:53,208 --> 00:27:56,500 خولیا از دشت و دریا گذشته .تا به اینجایی که الانه رسیده 445 00:27:57,833 --> 00:27:58,833 ...اون 446 00:27:59,625 --> 00:28:01,125 .اون کم‌کم داره زندگی می‌کنه 447 00:28:01,875 --> 00:28:06,166 اون خوشحاله. هیچوقت ندیدم ...دخترم تو سی سال گذشته 448 00:28:06,750 --> 00:28:08,083 .انقدر خوشحال باشه 449 00:28:10,416 --> 00:28:13,291 .اون تمام عمرشو زندان بوده .باز اونجا نبرش 450 00:28:17,416 --> 00:28:20,750 ،اگه این کار انقدر که میگی بزرگ باشه چطوری می‌خوای ازش محافظت کنی؟ 451 00:28:21,541 --> 00:28:24,375 .معلومه ازش محافظت می‌کنم .مثل دختر خودم می‌مونه 452 00:28:24,458 --> 00:28:26,333 ،بنجامین، گوش کن 453 00:28:26,416 --> 00:28:28,208 من تا پای مرگ طرف خولیام، متوجه‌ای؟ 454 00:28:28,291 --> 00:28:29,916 !و همیشه هستم. تا پای مرگ 455 00:28:35,708 --> 00:28:37,125 .ممنون، دنی 456 00:28:37,208 --> 00:28:39,083 .خواهش می‌کنم، چه حرفیه 457 00:28:39,166 --> 00:28:40,500 .من باید برم 458 00:28:40,583 --> 00:28:41,916 .یه بغل گنده بده 459 00:28:43,125 --> 00:28:45,916 یه‌کم زیاده روی کردی، نه؟ 460 00:28:46,000 --> 00:28:46,916 زیاده روی کردم؟ 461 00:28:47,000 --> 00:28:48,500 .بریم بیرون 462 00:28:50,500 --> 00:28:52,750 .خداحافظ - .خداحافظ. خداحافظ - 463 00:28:58,416 --> 00:28:59,250 .اومدم 464 00:29:06,708 --> 00:29:08,875 .دستت روی زنگ بره جای برگشتی نداره 465 00:29:08,958 --> 00:29:11,041 .لطفا یه لحظه بهش فکر کن 466 00:29:11,125 --> 00:29:13,583 با اون تماس حکم مرگ .خودت و بچه‌اتو امضا می‌کنی 467 00:29:16,791 --> 00:29:20,000 .می‌تونی ازم متنفر باشی .می‌تونی آرزوی مرگمو بکنی 468 00:29:20,083 --> 00:29:22,416 ،بگذریم. اما، متاسفانه الان 469 00:29:22,500 --> 00:29:25,041 ،برای این‌که زندگی خودت و بچه‌اتو نجات بدی .باید زندگی منو نجات بدی 470 00:29:25,125 --> 00:29:28,083 .تو این لحظه، ما تو یه جایگاه هستیم، برابریم 471 00:29:28,166 --> 00:29:31,250 .من و تو یکی نیستیم، کثافت 472 00:29:31,333 --> 00:29:34,166 .تو اومدی تا قانون شکنی کنی .من اومدم جلوتو بگیرم 473 00:29:36,833 --> 00:29:38,875 .خدای من 474 00:29:39,541 --> 00:29:42,458 .و دقیقا می‌خوام همین کار رو کنم 475 00:29:46,083 --> 00:29:47,666 .داری بچه‌اتو می‌کشی 476 00:29:48,750 --> 00:29:52,000 می‌زنن نیست و نابودت می‌کنن .چون اون‌ها بدهکارت نیستن 477 00:29:52,083 --> 00:29:53,083 .زندگیم 478 00:29:54,750 --> 00:29:56,041 .زندگیمو بهم بدهکارن 479 00:29:58,458 --> 00:30:03,500 .شدم جندهٔ اعظم پلیس‌ها 480 00:30:07,166 --> 00:30:09,541 .و تو جنده‌هایی مثل منو نا امید نمی‌کنی 481 00:30:10,416 --> 00:30:12,500 .نا امیدت نمی‌کنم - .خفه شو 482 00:30:14,208 --> 00:30:15,541 .هیچوقت نا امیدت نمی‌کنم 483 00:30:15,625 --> 00:30:17,875 .جوری حرف نزن انگار من عضو گروهتم 484 00:30:18,625 --> 00:30:21,666 ،زندگیمو صرف فرار کردن نمی‌کنم .مخصوصا الان 485 00:30:22,958 --> 00:30:24,041 .من فرار نمی‌کنم 486 00:30:25,041 --> 00:30:26,041 .قایم نمی‌شم 487 00:30:26,125 --> 00:30:29,500 .نمی‌رم فیلیپین .نمی‌رم فیلیپین 488 00:30:31,458 --> 00:30:33,875 .راستش زندگیمو دوست دارم 489 00:30:35,000 --> 00:30:37,791 .مادرید رو دوست دارم. همینطور گوشت بره 490 00:30:38,333 --> 00:30:40,916 .و میدون پورتا دل سول، و فساد 491 00:30:41,416 --> 00:30:44,875 .و به‌خاطر تو از کشورم دست نمی‌کشم، عوضی 492 00:30:44,958 --> 00:30:47,125 .تامایو به تو خیانت کرد، نه من 493 00:30:48,666 --> 00:30:50,875 .ازت متنفرم 494 00:30:50,958 --> 00:30:53,833 بسیار خب. ولی الان داره وقتمون تموم می‌شه 495 00:30:53,916 --> 00:30:55,375 و تنفرت نسبت به من 496 00:30:55,458 --> 00:30:58,416 این حقو بهت نمی‌ده .زندگی این بچه رو به خطر بندازی 497 00:31:01,458 --> 00:31:02,541 ...این بچه 498 00:31:03,625 --> 00:31:06,208 !عاشق خطره، حرومزاده 499 00:31:13,416 --> 00:31:14,958 !لعنتی 500 00:31:36,291 --> 00:31:37,666 .همراه من 501 00:31:40,500 --> 00:31:41,625 .تامایو برگشت 502 00:31:41,708 --> 00:31:43,791 .چند تا سرباز همراهشه 503 00:31:49,750 --> 00:31:51,291 پروفسور زنگ زد؟ 504 00:31:52,375 --> 00:31:54,541 .اگه زنگ زده بود، خبر می‌دادم 505 00:31:54,625 --> 00:31:55,833 !همه برن بیرون 506 00:31:55,916 --> 00:31:59,833 !می‌خوایم اینجا تدارک عملیات نظامی ببینیم! برید 507 00:32:08,916 --> 00:32:11,041 .افسرها دارن از چادر میان بیرون 508 00:32:11,125 --> 00:32:12,583 .انگار دارن سازماندهی می‌کنن 509 00:32:12,666 --> 00:32:14,791 .دریافت شد. یعنی چند دقیقه بیشتر وقت نداریم 510 00:32:22,625 --> 00:32:25,125 ،وقتی به آدم شلیک می‌کنی عذاب وجدان می‌گیری، می‌دونی؟ 511 00:32:27,083 --> 00:32:28,416 .از خودت متنفر می‌شی 512 00:32:31,500 --> 00:32:32,666 .من بهت شلیک کردم 513 00:32:34,583 --> 00:32:36,916 .و فکر می‌کنم ممکن بود اتفاقی بیفته 514 00:32:39,166 --> 00:32:41,000 .فکر می‌کنم ممکن بود قاتل بشم 515 00:32:42,458 --> 00:32:45,083 ،پیش خودت فکر می‌کنی .فقط زندان یا مرگ واست مونده 516 00:32:46,666 --> 00:32:47,666 .اما نه 517 00:32:48,833 --> 00:32:49,833 .اینطوری نیست 518 00:32:51,125 --> 00:32:52,333 .من به زخمت رسیدگی کردم 519 00:32:53,750 --> 00:32:54,791 .واست رقصیدم 520 00:32:57,125 --> 00:33:00,791 و از اون لحظه، از ته دل .خوشحال بودیم، مونیکا 521 00:33:02,916 --> 00:33:06,750 چون یه بار اتفاق افتاده .دلیل نمی‌شه تکرار بشه 522 00:33:09,583 --> 00:33:10,625 ،راستش 523 00:33:11,416 --> 00:33:13,541 .شاید شانس همه‌مون تموم شده 524 00:33:20,166 --> 00:33:22,041 .به‌نظرم وقتی برگشتی باید حرف بزنیم 525 00:33:25,875 --> 00:33:26,875 .اگه برگشتم 526 00:33:31,416 --> 00:33:32,708 .در این‌صورت، باید همدیگه رو ببوسیم 527 00:33:34,666 --> 00:33:35,666 .برای اولین بار 528 00:33:39,000 --> 00:33:40,583 .اولین بوسه فقط یه بار اتفاق میفته 529 00:33:42,291 --> 00:33:44,583 .شاید متوجه نشی .واسه همین بهش می‌گن اولین بوسه 530 00:33:46,958 --> 00:33:50,791 .اما نمی‌خوام آخرین بوسه بهت بدم .من اولین بوسهٔ دیگه می‌خوام 531 00:33:52,625 --> 00:33:55,125 از اون بوس‌ها که وقتی زوج‌ها .همدیگه رو می‌بینن 532 00:33:57,041 --> 00:33:58,041 .همچین چیزی می‌خوام 533 00:34:37,250 --> 00:34:38,583 .ساختمون حفاظت شده‌ست 534 00:34:39,083 --> 00:34:42,750 یعنی نقاط ورودی زیادی نیست .که انتخاب کنیم 535 00:34:42,833 --> 00:34:44,333 ،ورودی اصلی 536 00:34:44,416 --> 00:34:45,833 ،پهلوگاه بارگیری 537 00:34:46,416 --> 00:34:47,416 .یا پنجره‌ها 538 00:34:47,500 --> 00:34:52,125 ،ولی... این نقاط دقیقیه که انتظارمونو دارن 539 00:34:52,208 --> 00:34:54,250 .پس هیچکدوم جزو گزینه‌ها نیست 540 00:34:54,333 --> 00:34:56,041 .ولی یه احتمال دیگه وجود داره 541 00:34:56,125 --> 00:34:57,875 ،فرمانده گاندیا رو می‌شناسید 542 00:34:57,958 --> 00:34:59,625 .عضو سابق نیروی ویژه 543 00:34:59,708 --> 00:35:02,458 این افتخار رو داشتم کنارش خدمت کنم .و عده‌ای از شما هم چنین افتخاری نصیبتون شده 544 00:35:02,541 --> 00:35:04,708 .ایشون پیشنهاد نقشه جایگزینی رو داد 545 00:35:04,791 --> 00:35:07,708 ،پشت بوم. توی نقشه‌ها .همه‌چیز محافظت شده است 546 00:35:07,791 --> 00:35:10,166 ،با این وجود، یه نقطه بازه و پوششی نداره 547 00:35:11,291 --> 00:35:13,833 .اطلاعات محرمانه‌ست .متوجه‌اش نشدن 548 00:35:13,916 --> 00:35:17,208 چی گفتی؟ توی پوشش محافظتیِ بانک اسپانیا یه روزنه هست؟ 549 00:35:17,291 --> 00:35:19,125 .نه. کاملا محافظت شده‌ست 550 00:35:20,083 --> 00:35:21,416 .ولی از موزه شروع می‌شه 551 00:35:21,500 --> 00:35:24,125 ،با درهای فولادی بسته شده .مثل درهای طبقهٔ اول 552 00:35:24,208 --> 00:35:26,250 ،برای همین می‌ریم بالا 553 00:35:26,333 --> 00:35:29,916 ،اینجا رو منفجر می‌کنیم .و درست وسط سالن غذاخوری میایم پایین 554 00:35:30,000 --> 00:35:32,916 .سقف ساختمون قرن ۱۸ ساخته شده 555 00:35:33,000 --> 00:35:34,583 موقع جنگ داخلی از قصری توی «خائِن» آوردن 556 00:35:34,666 --> 00:35:37,125 .تا از بمب‌ گذاری‌ها در امان باشن 557 00:35:38,541 --> 00:35:41,291 ،صبر کن، آنجل ،فکر می‌کنی یه نفر تو بوسنی گفته 558 00:35:41,375 --> 00:35:43,666 ،پل استاری موست رو منفجر نکنید چون باستانی و عتقیه‌ست؟ 559 00:35:43,750 --> 00:35:45,708 .نخیر، و بله، دوباره ساختن 560 00:35:45,791 --> 00:35:47,458 کتابخونه سارایوو رو چی می‌گی؟ 561 00:35:47,541 --> 00:35:49,625 ،توی جنگ جهانی دوم برلین رو به آتیش کشیدن 562 00:35:49,708 --> 00:35:52,666 و هیچکس نگفت که این محله .رو بمب‌گذاری نکنید، آخه خیلی قشنگه 563 00:35:53,416 --> 00:35:56,333 ،نقاشی‌های گویا اونجاست ...طلای تمدن کیمبایا 564 00:35:56,416 --> 00:35:58,583 .همینطوریش عفو بین الملل دنبالمونه 565 00:35:58,666 --> 00:36:00,541 می‌خوای با یونسکو هم سر جنگ برداری؟ 566 00:36:00,625 --> 00:36:03,125 تمدن کیمبایا پشیزی .واسه تو ارزش نداره 567 00:36:03,208 --> 00:36:07,125 .جوری به من نگاه می‌کنی انگار هیولام می‌شه بگی چی تو کله‌اته؟ 568 00:36:07,208 --> 00:36:11,250 .تو زندگی یه آدم بی‌گناه رو تباه کردی .واسش پاپوش دوختی بره زندان 569 00:36:11,333 --> 00:36:14,375 باید بهت بگم، امنیت کشور بالاتر 570 00:36:14,458 --> 00:36:16,418 ،از افتخار یه شخص خاصه !بالاتر از همه‌چیز 571 00:36:16,500 --> 00:36:19,166 .بانک اسپانیا ستون اصلی کشوره 572 00:36:19,250 --> 00:36:21,416 واقعا می‌گی شانِ سیرا 573 00:36:21,500 --> 00:36:24,625 از امنیت ۴۷ میلیون نفر مهم‌تره؟ 574 00:36:24,708 --> 00:36:25,708 !تو یه روده راست تو شکمت نیست 575 00:36:26,333 --> 00:36:27,583 ،این‌کار رو برای نجات خودت انجام دادی 576 00:36:27,666 --> 00:36:30,416 .نه برای این‌که امنیت ۴۷ میلیون نفر رو حفظ کنی 577 00:36:40,500 --> 00:36:43,458 با به پرواز در آوردن !سقف لعنتی می‌ریم داخل 578 00:36:55,625 --> 00:36:59,208 !زود باش، عزیزم !یه‌کم دیگه و اومدی بیرون 579 00:36:59,291 --> 00:37:02,000 !لعنتی 580 00:37:02,083 --> 00:37:04,541 !بیرون نمیاد! بیرون نمیاد 581 00:37:04,625 --> 00:37:07,208 بیرون نمیاد... بیرون نمیاد... چرا؟ 582 00:37:07,291 --> 00:37:09,500 .چون از سر نیست 583 00:37:10,166 --> 00:37:11,666 چی؟ چی؟ 584 00:37:11,750 --> 00:37:13,000 .بچه برعکسه 585 00:37:13,083 --> 00:37:14,083 چی؟ 586 00:37:15,833 --> 00:37:16,666 حالا چی؟ 587 00:37:16,750 --> 00:37:19,083 ...باید دستت رو ببری داخل 588 00:37:20,083 --> 00:37:23,375 بچه رو، روی دستت بذاری ،انگار که داره سواری می‌گیره 589 00:37:23,458 --> 00:37:27,208 ،با انگشت اشاره و شستت دهنش رو بگیر ،سرش رو به جناغ سینه نزدیک کن 590 00:37:28,208 --> 00:37:29,375 .و بعد بیارش بیرون 591 00:37:34,333 --> 00:37:37,458 .راه دیگه‌ای نداره .و باید همین الان انجامش بدی 592 00:37:37,541 --> 00:37:40,291 .باید من رو آزاد کنی 593 00:37:50,708 --> 00:37:52,416 .یه کاروان از چادر خارج شد 594 00:37:54,416 --> 00:37:57,250 دریافت شد. همه تو موقعیت باشن. لیسبون؟ 595 00:37:59,875 --> 00:38:00,916 .ما حاضریم 596 00:38:13,833 --> 00:38:15,416 توکیو؟ - .تو موقعیتم - 597 00:38:21,250 --> 00:38:22,791 .ماتیاس، کد قرمز 598 00:38:23,916 --> 00:38:25,166 !خیلی‌خب، کسی تکون نخوره 599 00:38:25,250 --> 00:38:27,458 .سر بین پا باشه .خودتو بغل کنید 600 00:38:27,541 --> 00:38:28,791 !انگار تو هواپیما هستید 601 00:38:30,625 --> 00:38:31,958 .یه‌کم تلاطم داریم 602 00:38:55,166 --> 00:38:57,666 !نقشه عوض شد ،مهم نیست اون بالا چه اتفاقی میفته 603 00:38:57,750 --> 00:39:00,333 ،مهم نیست چی می‌شنوید ،یا اگه همه‌چیز می‌لرزه 604 00:39:00,416 --> 00:39:02,166 !از آب کردن دست نکشید 605 00:39:02,250 --> 00:39:04,875 اگه مریم باکره جلوتون ظاهر شد ،با آهنگ رگاتون می‌رقصه 606 00:39:04,958 --> 00:39:07,083 .از آب کردن دست نکشید 607 00:39:07,166 --> 00:39:08,750 بوگوتا؟ - .اومدم - 608 00:39:11,375 --> 00:39:13,916 اگه کسی فکر می‌کنه یه‌کم طلا به جیب بزنه 609 00:39:14,000 --> 00:39:15,791 ...تا واسه مامان بزرگش گوشواره درست کنه 610 00:39:17,041 --> 00:39:18,041 .نه 611 00:39:18,958 --> 00:39:21,083 .وقتی ما بیرونیم، بیاید از بابا بپرسید 612 00:39:22,125 --> 00:39:23,416 فهمیدید، بچه‌های خوب؟ 613 00:39:23,916 --> 00:39:25,000 !برید سر کار 614 00:39:25,583 --> 00:39:28,250 !شروع کنیم - !بریم آب کنیم - 615 00:39:40,541 --> 00:39:42,000 .دارن می‌رن جنوب غربی 616 00:39:45,041 --> 00:39:45,875 .خدایا 617 00:40:15,083 --> 00:40:16,791 .مارسی، ملحفه 618 00:40:17,458 --> 00:40:19,458 .بنجامین، آب تازه بیار 619 00:40:25,083 --> 00:40:26,958 !بریم! پیاده شین 620 00:40:27,041 --> 00:40:28,041 !حرکت کنید 621 00:40:28,708 --> 00:40:30,083 !بریم، پیاده شین 622 00:40:30,166 --> 00:40:32,416 !بجنبید! پیاده شین 623 00:40:32,500 --> 00:40:33,916 .توی موقعیت کور هستن 624 00:40:35,250 --> 00:40:38,875 ،اگه توی موقعیت کورن .پس دارن میان بالا 625 00:40:38,958 --> 00:40:40,625 !می‌خوان سقف رو منفجر کنن 626 00:40:41,208 --> 00:40:43,916 !توکیو، دنور، مانیل، از اونجا بیاید بیرون !برید سمت پله‌ها 627 00:40:54,666 --> 00:40:55,666 !آماده 628 00:40:57,250 --> 00:40:58,291 !پرتاب 629 00:42:15,500 --> 00:42:17,666 .با دقت گوش کنید 630 00:42:17,750 --> 00:42:20,208 .نفس عمیق بکش. نفس عمیق بکش 631 00:42:20,291 --> 00:42:22,166 .همینه 632 00:42:22,250 --> 00:42:24,791 .این واقعا مهمه .الان نمی‌تونی زور بزنی 633 00:42:25,375 --> 00:42:27,083 .می‌خوام دستم رو ببرم داخل 634 00:42:27,166 --> 00:42:28,416 باشه؟ - .باشه - 635 00:42:28,500 --> 00:42:30,333 .باشه 636 00:42:32,166 --> 00:42:33,250 .چیزی نیست 637 00:42:34,083 --> 00:42:35,500 .چیزی نیست 638 00:42:35,583 --> 00:42:37,625 .بیا انجامش بدیم 639 00:42:53,083 --> 00:42:55,333 .توکیو، موقعیتت رو بگو .طبقه دوم هستیم - 640 00:42:56,208 --> 00:42:57,333 .طبقه سوم 641 00:42:57,416 --> 00:43:00,096 .برید پشت بوم، باید از پشت حمله کنید هلسینکی؟ 642 00:43:00,166 --> 00:43:01,708 .باید اینجا سنگر بسازم 643 00:43:01,791 --> 00:43:04,000 .به موزه عقب نشینی کن .اونجا منتظر من بمون 644 00:43:16,708 --> 00:43:18,750 .نمی‌تونم. جواب نمی‌ده 645 00:43:19,333 --> 00:43:21,750 ...لطفا! لطفا 646 00:43:43,458 --> 00:43:44,458 .زود باش 647 00:43:45,583 --> 00:43:47,333 .یه‌کم دیگه 648 00:43:53,000 --> 00:43:55,250 .جناغه. جناغ رو گرفتم 649 00:44:01,750 --> 00:44:03,833 ...زود باش، لطفا 650 00:44:03,916 --> 00:44:05,500 .چیزی نمونده 651 00:44:07,125 --> 00:44:08,458 .دارم میارمش بیرون 652 00:44:08,541 --> 00:44:10,833 .یه‌کم دیگه، فقط یه‌کم 653 00:44:16,875 --> 00:44:19,250 .از سالن غذاخوری برو بیرون .توی موزه پناه بگیر 654 00:44:19,833 --> 00:44:21,000 .منفیه 655 00:44:39,208 --> 00:44:40,625 .زود باش، چیزی نمونده 656 00:44:41,208 --> 00:44:43,375 !چیزی نمونده 657 00:44:46,333 --> 00:44:47,416 .پوشش بگیرید 658 00:45:12,583 --> 00:45:14,458 ...شاهد یک انفجار هستیم 659 00:45:36,125 --> 00:45:38,791 « پخش زنده - انفجار در بانک اسپانیا » 660 00:45:40,083 --> 00:45:42,163 .انگار نقشه دارن وارد ساختمون بشن 661 00:45:42,200 --> 00:45:52,300 « نما مووی - مرجع دانلود فیلم و سریال » [ NamaMovie.info ]