1 00:00:05,960 --> 00:00:09,000 ‫حواستون باشه، چون لحظه‌ای که حتی ‫یه قطره خون از کسی ریخته بشه، 2 00:00:09,080 --> 00:00:12,640 ‫دیگه دست از رابین هود بودن برمی‌داریم و ‫خیلی ساده اون رویِ سگ‌ـمون بالا میاد 3 00:00:20,960 --> 00:00:22,360 ‫"ریو"، "ریو"! 4 00:00:29,240 --> 00:00:30,520 ‫یا خدا، پسر! 5 00:01:06,560 --> 00:01:08,400 ‫تو روحت، "توکیو"! 6 00:01:08,480 --> 00:01:11,040 ‫از این بدترم مگه میشد یه چنین ‫چیزی رو شروع کنیم آخه؟ 7 00:01:11,200 --> 00:01:12,280 ‫یا خدا! 8 00:01:15,480 --> 00:01:16,400 ‫لعنتی! 9 00:01:18,720 --> 00:01:19,760 ‫بذار ببینم... 10 00:01:20,720 --> 00:01:23,320 ‫"پاولا"، یه دونه گل بنفش نیاز داری اونجا. 11 00:01:24,440 --> 00:01:25,320 ‫"پاولا" 12 00:01:26,120 --> 00:01:27,080 ‫"پاولا" 13 00:01:27,880 --> 00:01:30,800 ‫نمی‌فهمم چرا بابا نمی‌تونه ‫فردا واسه جشن 14 00:01:30,880 --> 00:01:34,280 ‫- تولدم بیاد. ‫- قبلاً که بهت گفتم، "پاولا". 15 00:01:34,440 --> 00:01:36,840 ‫حق حضانتت رو یه قاضی ازش گرفته ‫و الان حق حضانتت دست منه. 16 00:01:36,920 --> 00:01:39,200 ‫- کسی که قراره مواظبت باشه. ‫- نخیرم، قاضی این کارو نکرده. 17 00:01:39,260 --> 00:01:40,400 ‫- جدی؟ ‫- نخیر. 18 00:01:40,480 --> 00:01:41,560 ‫پس کی این کارو کرده؟ 19 00:01:41,640 --> 00:01:44,280 ‫تو این کارو کردی. تو نمی‌خوای که اون ‫بیاد به جشنم. 20 00:01:44,800 --> 00:01:46,040 ‫مگه راس نمیگم، مامان‌بزرگ؟ 21 00:01:46,120 --> 00:01:50,120 ‫هاه... ببین، گوش کن، ‫مامان و بابات الان عصبانی‌ـن. 22 00:01:51,080 --> 00:01:53,480 ‫- همه‌چی درست میشه، حالا می‌بینی. ‫- مامان، خواهش می‌کنم! 23 00:02:00,240 --> 00:02:01,160 ‫بازرس؟ 24 00:02:02,160 --> 00:02:06,760 ‫"راکِل"، می‌دونم امروز، روزِ تعطیل‌ـته، ‫ولی یه سرقت با گروگان‌گیری اتفاق افتاده 25 00:02:07,120 --> 00:02:10,400 ‫سارق‌ها می‌خواستن با پولا فرار کنن، ‫ولی نتونستن. 26 00:02:10,600 --> 00:02:11,960 ‫دو تا افسر پلیس رو هم زخمی کردن. 27 00:02:12,600 --> 00:02:14,920 ‫توی ضراب‌خونه ملی پول و تمبر اتفاق افتاده. 28 00:02:15,000 --> 00:02:17,580 ‫ازت می‌خوام که مسوولیت مذاکره‌کردن ‫باهاشون رو تو به عهده بگیری. 29 00:02:23,040 --> 00:02:25,720 ‫- واسم یه ماشین بفرست. ‫- بیرون پارک شده. 30 00:02:30,320 --> 00:02:32,960 ‫بهم بگو اون چه گُهی بود خوردی؟ 31 00:02:33,040 --> 00:02:35,840 ‫واسم توضیح بده که چرا یه همچین غلطی کردی؟ ‫مگه دیوونه‌ای؟ 32 00:02:36,000 --> 00:02:38,760 ‫8 ساعت پس از سرقت 33 00:02:38,920 --> 00:02:40,920 ‫- دو تا افسر پلیس رو سوراخ سوراخ کردی. ‫- آروم باش. 34 00:02:41,280 --> 00:02:44,040 ‫یه پلیس لعنتی یهو شروع کرد ‫شلیک کردن به سمت من 35 00:02:44,120 --> 00:02:45,920 ‫خودت چی‌کار می‌کردی، ‫سمتش تُف پرت می‌کردی؟ 36 00:02:46,000 --> 00:02:48,680 ‫- لعنتیای کثافت! ‫- چه کار میشه کرد، پسر؟ 37 00:02:48,760 --> 00:02:51,000 ‫چه کار می‌کردی؟ ‫طبق نقشه عمل می‌کردی خب! 38 00:02:51,080 --> 00:02:53,240 ‫400 میلیون بار تکرار کرده بودیم نقشه رو! 39 00:02:53,400 --> 00:02:55,600 ‫جمعه ساعت 6:25 عصر 40 00:02:55,680 --> 00:02:58,160 ‫گفته بودیم، به هیچ‌کسی ‫شلیک نمی‌کنیم. 41 00:02:58,760 --> 00:03:01,520 ‫- من افتادم روی زمین، ضربه خوردم ‫و نمی‌تونستم حرکت کنم ‫- تو خفه! 42 00:03:01,720 --> 00:03:04,440 ‫ما داشتیم ازت محافظت می‌کردیم، ‫ولی قرار بود به سمت زمین شلیک کنیم 43 00:03:04,680 --> 00:03:06,480 ‫نه صاف توی بدن‌هاشون تیر بزنیم! 44 00:03:14,160 --> 00:03:16,320 ‫دارن پلیسای زخمی رو می‌برن 45 00:03:17,360 --> 00:03:19,040 ‫تلفن‌ها وصل شدن؟ 46 00:03:21,400 --> 00:03:23,960 ‫هر ارتباط رادیویی یا بی‌سیم رو قطع کن. 47 00:03:26,320 --> 00:03:27,760 ‫همه رو از مجاری آنالوگ عبور بده. 48 00:03:37,840 --> 00:03:39,240 ‫به پروفسور زنگ بزن. 49 00:03:47,040 --> 00:03:48,800 ‫چی پوشیدی؟ 50 00:03:50,720 --> 00:03:52,160 ‫چی پوشیدی؟ 51 00:03:54,160 --> 00:03:55,520 ‫چی پوشیدی؟ 52 00:04:01,680 --> 00:04:04,200 ‫- چی شد؟ ‫- دو تا افسر پلیس زخمی شدن. 53 00:04:04,920 --> 00:04:06,240 ‫کی بهشون شلیک کرد؟ 54 00:04:06,800 --> 00:04:07,840 ‫"توکیو". 55 00:04:09,040 --> 00:04:10,960 ‫دوربین‌های پروفسور رو وصل کن. 56 00:04:11,480 --> 00:04:13,900 ‫یه گلوله نزدیکای "ریو" رد شد و "توکیو" ‫شروع کرد به شلیک کردن. 57 00:04:15,400 --> 00:04:17,080 ‫به نظر میرسه با هم دیگه رابطه دارن. 58 00:04:19,440 --> 00:04:20,440 ‫گوشی رو بده بهش. 59 00:04:31,120 --> 00:04:32,840 ‫- چیه؟ ‫- راس میگه؟ 60 00:04:33,720 --> 00:04:36,520 ‫- پس یعنی با "ریو" رابطه داری؟ ‫- چی داری واسه خودت میگی؟ 61 00:04:37,360 --> 00:04:38,240 ‫نخیر. 62 00:04:38,960 --> 00:04:40,680 ‫عشق زندگی‌ـم به خاطر من مُرد. 63 00:04:40,760 --> 00:04:43,320 ‫آخرین چیزی که بهش فکر می‌کنم اینه که ‫با یه بچه رابطه داشته باشم. 64 00:04:43,480 --> 00:04:46,680 ‫شلیک کردم تا از خودم و همکارم ‫محافظت کرده باشم. 65 00:04:46,840 --> 00:04:50,280 ‫و آقای پروفسور، ‫حتی اگه خیلی زیاد به یه سری چیزا فکر کنی، 66 00:04:50,440 --> 00:04:52,940 ‫بعضی اوقات همه چیز همونطوری ‫که پیش‌بینی کردی اتفاق نمی‌افتن 67 00:05:12,064 --> 00:05:14,364 ‫♪ اگه باهات بمونم ♪ 68 00:05:14,388 --> 00:05:16,588 ‫♪ اگه اشتباه انتخاب کنم ♪ 69 00:05:16,612 --> 00:05:19,112 ‫♪ اصلاً واسم مهم نیست ♪ 70 00:05:22,036 --> 00:05:24,336 ‫♪ اگه قرار باشه الان ببازم ♪ 71 00:05:24,360 --> 00:05:26,460 ‫♪ ولی بعداً بِبَرم ♪ 72 00:05:26,484 --> 00:05:29,984 ‫♪ این تموم چیزی میشه که میخوام ♪ 73 00:05:30,808 --> 00:05:35,308 ‫♪ اصلاً واسم مهم نیس ♪ 74 00:05:36,132 --> 00:05:38,632 ‫♪ راهمو گُم کردم ♪ 75 00:05:40,456 --> 00:05:44,956 ‫♪ اصلاً واسم مهم نیس ♪ 76 00:05:51,080 --> 00:05:52,880 ‫♪ وقتمو هدر دادم ♪ 77 00:05:52,904 --> 00:05:57,404 ‫♪ ولی زندگیم همچنان ادامه داره ♪ 78 00:05:58,028 --> 00:06:00,528 ‫خانه اسکناس 79 00:06:00,752 --> 00:06:04,752 « ارائه شده توسط وب سایت نما مووی » 80 00:06:09,920 --> 00:06:11,840 ‫- چی شده؟ ‫- یه گاوصندوق رو توی ضراب‌خونه. 81 00:06:11,920 --> 00:06:15,520 ‫باز کردن تا آخرین ‫اسکناس‌ها رو ببرن. 82 00:06:15,640 --> 00:06:18,680 ‫- واسه چی آژیرها به صدا در نیومدن؟ ‫- آژیر دستی بوده. 83 00:06:18,760 --> 00:06:21,400 ‫- حدس می‌زنیم کار یکی از کارکنان بوده باشه. ‫- چند تا گروگان گرفتن؟ 84 00:06:21,480 --> 00:06:24,000 ‫نمیشه فهمید، ‫موزه برای عُموم باز بوده. 85 00:06:24,080 --> 00:06:25,140 ‫یه عدد بهم بده. 86 00:06:25,220 --> 00:06:29,960 ‫چیزی که تایید شده اینه: 35 تا کارمند، ‫11 تا محافظ امنیتی و 17 تا دانش آموز ‫از مدرسه بریتانیایی. 87 00:06:30,040 --> 00:06:32,820 ‫- اونا دیگه چه غلطی می‌کردن اونجا؟ ‫- اردوی مدرسه بوده واسه بازدید. 88 00:06:33,120 --> 00:06:35,200 ‫- رسانه‌ها چیزی در موردش می‌دونن؟ ‫- نه، هنوز نه. 89 00:06:35,880 --> 00:06:37,640 ‫- سارق‌ها کی هستن؟ ‫- هنوز نمی‌دونیم. 90 00:06:37,720 --> 00:06:40,440 ‫داریم از مغازه‌های دور و بَر ‫تصاویر رو می‌گیریم. 91 00:06:40,520 --> 00:06:42,360 ‫- کلی خون از دست داده. ‫- چند نفرن یعنی؟ 92 00:06:42,440 --> 00:06:45,840 ‫چهارتاشون اومدن بیرون، فکر می‌کنیم ‫حداقل شش نفری باشن. 93 00:06:46,360 --> 00:06:49,280 ‫- اسلحه‌هاشون چیه؟ ‫- می‌دونیم حداقل 3 تا ام16 دارن. 94 00:06:49,360 --> 00:06:52,160 ‫- و حالت‌ـشون هم شدیداً تهاجمی‌ـه. ‫- گروه عملیات ویژه هم که اینجان. 95 00:06:52,240 --> 00:06:54,000 ‫بله، اصن از همون اولم همینا اومده بودن. 96 00:06:56,280 --> 00:06:58,120 ‫لطفاً، چند تا خبر خوبم بهم بده. 97 00:06:59,240 --> 00:07:02,800 ‫افسرایی که بهشون شلیک شده بود، ‫زنده هستن. 98 00:07:04,960 --> 00:07:06,040 ‫خدا رو شکر. 99 00:07:08,360 --> 00:07:09,240 ‫بیا بریم. 100 00:07:15,520 --> 00:07:17,520 ‫دوربینای داخل ساختمون چی شدن؟ 101 00:07:17,600 --> 00:07:19,360 ‫- سیگنال‌ـشون کجاست؟ ‫- سیگنالی در کار نیست. 102 00:07:19,440 --> 00:07:21,080 ‫- چرا نیست؟ ‫- نیست دیگه، نمی‌دونم. 103 00:07:21,160 --> 00:07:23,920 ‫شاید شکستن دوربینا رو یا منتقلشون کردن. ‫داریم روشون کار می‌کنیم. 104 00:07:24,000 --> 00:07:25,240 ‫وضعیت شبکه در چه حالی‌ـه؟ 105 00:07:25,320 --> 00:07:28,080 ‫فیبر نوری رو قطع کردن، ‫نمی‌تونیم هکشون کنیم. 106 00:07:30,160 --> 00:07:33,520 ‫خوب گوش بدین، با همه‌ـتونم، ‫چه پلیس، چه مدافعین غیرنظامی، 107 00:07:33,720 --> 00:07:36,080 ‫ازتون میخوام همگی گوشی‌هاتون ‫رو خاموش کنید. 108 00:07:36,280 --> 00:07:39,000 ‫می‌خوایم روی سقف ساختمون ‫یه دونه "تکرارگر" نصب کنیم 109 00:07:39,080 --> 00:07:40,720 ‫تا اگه تماسی برقرار کردن بتونیم بفهمیم. 110 00:07:40,800 --> 00:07:42,680 ‫می‌خوام تموم ارتباطات تلفنی این منطقه 111 00:07:42,760 --> 00:07:44,400 ‫مستقیم بیاد اینجا. 112 00:07:45,240 --> 00:07:48,220 ‫خیلی خب، تموم تحلیل‌گرایی که کارشون ‫گوش‌دادن هست رو می‌خوام تا 2 ثانیه دیگه 113 00:07:48,300 --> 00:07:49,700 ‫اینجا باشن. باشه؟ 114 00:07:49,920 --> 00:07:53,720 ‫- طرح ساختمون رو داریم؟ ‫- امکان مداخله رو دارم در نظر می‌گیرم. 115 00:08:00,640 --> 00:08:02,440 ‫"وولوتو"ـی تلخ. ‫[یه نوع اسپرسو] 116 00:08:04,880 --> 00:08:07,280 ‫حسابی از خادمای مردم ‫پذیرایی میشه‌ها. 117 00:08:08,240 --> 00:08:09,480 ‫چه غلطی داری می‌کنی تو؟ 118 00:08:10,680 --> 00:08:12,160 ‫یه مقداری وقت آزاد داریم. 119 00:08:12,640 --> 00:08:16,480 ‫اونا باید فعلاً چادر بزنن، ‫یه پهپاد بفرستن سمت ما، 120 00:08:16,720 --> 00:08:18,280 ‫طرح ساختمون رو پیدا کنن. 121 00:08:18,360 --> 00:08:20,880 ‫باید یه مقداری بهشون وقت بدیم ‫تا بتونن خودشون رو سازماندهی کنن. 122 00:08:23,440 --> 00:08:26,840 ‫هی، چرا "توکیو" گفت که شماها ‫با همدیگه نیستین؟ 123 00:08:27,920 --> 00:08:28,880 ‫چون‌که با هم نیستیم! 124 00:08:31,480 --> 00:08:34,080 ‫پس چرا من هر شب صدای ‫تختش رو می‌شنیدم که 125 00:08:34,160 --> 00:08:37,180 ‫صدای چکش هیدرولیک می‌داد؟ ‫نکنه داشته یاد می‌گرفته چطوری "سامبا" برقصه؟ ‫[سامبا: رقصی برزیلی] 126 00:08:37,260 --> 00:08:38,740 ‫- اونم ساعت 5 صبح؟ ‫- نمی‌دونم، 127 00:08:38,820 --> 00:08:41,820 ‫هیچی ازش نمی‌دونم. نمی‌دونم که ‫می‌رقصیده یا آروم و قرار نداشته. 128 00:08:44,760 --> 00:08:51,040 ‫ببینم، نکنه از نظرت من یه نفهمِ دو زاری‌ـم؟ ‫فکر می‌کنی می‌تونی اینطوری بی‌وقفه بهم دروغ بگی؟ 129 00:08:57,440 --> 00:08:58,760 ‫شوخی می‌کنم بابا. 130 00:09:04,760 --> 00:09:06,520 ‫منم جای تو بودم ترتیبشو می‌دادم. 131 00:09:07,880 --> 00:09:09,360 ‫فی‌الواقع، شایدم واقعاً ترتیبشو بدم. 132 00:09:10,360 --> 00:09:12,000 ‫به نظرم غلط می‌کنی. 133 00:09:12,800 --> 00:09:14,560 ‫رابطه من باهاش خیلی هم جدی‌ـه. 134 00:09:15,600 --> 00:09:16,600 ‫خیلی جدی‌ـه؟ 135 00:09:18,840 --> 00:09:22,560 ‫یعنی در حدِ داشتن یه باغچه و ‫تعمیرکردن خونه، اونم روزای یکشنبه‌ 136 00:09:22,640 --> 00:09:24,600 ‫- جدی‌ـه؟ ‫- آره. 137 00:09:25,120 --> 00:09:27,000 ‫تازه میخوایم اون خونه ‫رو با کلی بچه پُر کنیم. 138 00:09:33,560 --> 00:09:34,520 ‫بگیر بشین. 139 00:09:42,600 --> 00:09:46,400 ‫ببین پسرجون، زن‌ها باهات ‫سکس می‌کنن و بهت حال میدن 140 00:09:46,480 --> 00:09:50,880 ‫چون... برنامه‌ریزی شدن تا ‫تسلیم‌ـشون بشی و نهایتاً حامله‌ـشون کنی. 141 00:09:51,880 --> 00:09:53,580 ‫بعدها دیگه حتی وجودتم به پایان میرسه 142 00:09:54,360 --> 00:09:56,200 ‫حین زایمان این قضیه رو متوجه میشی. 143 00:09:57,560 --> 00:10:00,360 ‫به دنیا آوردن بچه باید هیجان‌انگیزترین ‫رویداد زندگی یه پدر باشه 144 00:10:00,520 --> 00:10:04,280 ‫حین زایمان، هر چیزی که از بین پاهای ‫اون زن بیاد بیرون، 145 00:10:04,360 --> 00:10:07,080 ‫یه جور کلاهک هسته‌ای محسوب میشه ‫که همه چی رو از بین می‌بره. 146 00:10:08,760 --> 00:10:11,480 ‫اول از همه، اون غار شگفت‌انگیزی که ‫سابقاً چیزِت رو داخلش می‌کردی، 147 00:10:11,560 --> 00:10:12,800 ‫دیگه مثل قبلش نمی‌مونه. 148 00:10:13,520 --> 00:10:16,320 ‫و حین اینکه داره بهت فحش میده ‫ازت میخواد که بهش اپیدورال بدی ‫[اپیدورال: یه جور بی حس‌کننده] 149 00:10:16,400 --> 00:10:17,960 ‫حرکت روده پیدا می‌کنه 150 00:10:20,840 --> 00:10:23,540 ‫می‌دونی این چیزایی که واسه‌ـش اتفاق ‫می‌افتن چه معنی‌ای میدن؟ 151 00:10:23,720 --> 00:10:26,040 ‫اینکه دیگه هیچ موقع قرار نیست ‫برات یه زن جذاب و سکسی باشه. 152 00:10:27,560 --> 00:10:29,680 ‫و از اون به بعد تموم توجه‌ها معطوف 153 00:10:30,000 --> 00:10:32,080 ‫اون کثافت احمق میشه. 154 00:10:33,280 --> 00:10:34,440 ‫همه‌ـشون همینطوری هستن. 155 00:10:36,840 --> 00:10:40,440 ‫باور کن، پنج بار تا حالا طلاق گرفتم. ‫می‌دونی پنج‌تا طلاق یعنی چی؟ 156 00:10:43,360 --> 00:10:45,080 ‫یعنی پنج بار عشق رو باور کردم. 157 00:10:49,280 --> 00:10:51,320 ‫چی توی اون کله زهرماری‌ـت می‌گذره؟ 158 00:10:54,040 --> 00:10:54,920 ‫ها؟ 159 00:10:55,800 --> 00:10:58,040 ‫چطوری پروفسور تو رو مسوول ‫تیم گذاشته؟ 160 00:11:00,960 --> 00:11:03,160 ‫به خاطر اینکه با ملت، ‫با احساس برخورد می‌کنم. 161 00:11:09,560 --> 00:11:12,440 ‫اون برّه کوچیک‌ـه رو از گروه خارج کن و ‫بردار ببرش توی یه دفتر 162 00:11:12,520 --> 00:11:13,640 ‫و تنهاش نذار. 163 00:11:13,720 --> 00:11:15,800 ‫حتی اگه خواست از حوله‌ـش هم ‫استفاده کنه، کنارش میمونی. 164 00:11:17,040 --> 00:11:17,920 ‫باشه. 165 00:11:34,360 --> 00:11:37,200 ‫تا 30 دقیقه دیگه برمی‌گردیم. ‫30 دقیقه، دِنور. 166 00:11:39,200 --> 00:11:40,200 ‫معذرت می‌خوام. 167 00:11:47,360 --> 00:11:50,160 ‫ها... خب، من میرم یه کمی بدوم 168 00:11:50,880 --> 00:11:52,240 ‫تا یه کمی پاهام حال بیان. 169 00:11:52,760 --> 00:11:54,500 ‫خب برو. این همه جا هست واسه دویدن. 170 00:11:54,560 --> 00:11:57,560 ‫یاد گرفتن یه زبان، خیلی آسون‌تر از ‫اون چیزی هست که به نظر میرسه 171 00:11:57,640 --> 00:12:00,680 ‫ولی باید بی‌خیال معنیِ کلمات بشی. 172 00:13:23,160 --> 00:13:24,040 ‫بیا بریم. 173 00:13:25,320 --> 00:13:29,160 ‫نگران نباش. دارم می‌برمت یه جای دیگه ‫تا بتونی یه کمی استراحت کنی، فقط همین. 174 00:13:29,240 --> 00:13:30,120 ‫باشه؟ 175 00:13:37,040 --> 00:13:39,600 ‫"راکِل"، تموم ارتباطاتی که قراره داخل ‫اینجا انجام بدیم رو 176 00:13:39,760 --> 00:13:43,000 ‫می‌بایست از طریق این تلفن یا بی‌سیم ‫انجام بدیم، تلفن همراهی در کار نباشه، باشه؟ 177 00:13:43,440 --> 00:13:46,520 ‫منو به داخل ضراب‌خونه وصل کن، ‫می‌خوام با سارق‌ها صحبت کنم. 178 00:13:47,520 --> 00:13:50,680 ‫"آنجل"، سرهنگ "پریتو" دیگه اینجا ‫چه غلطی می‌کنه؟ 179 00:13:52,200 --> 00:13:53,920 ‫نمی‌دونم والا. نمی‌دونم. 180 00:13:55,760 --> 00:13:59,240 ‫یه مُشت آدم دارن از یه جایی شلیک می‌کنن ‫که معمولاً از اونجا پول تولید میشه. 181 00:14:00,400 --> 00:14:02,680 ‫به نظرت نباید سرویس اطلاعاتی از ‫این قضیه با خبر باشه؟ 182 00:14:03,040 --> 00:14:05,440 ‫داریم با ضرابخونه ملی پول و تمبر ‫تماس می‌گیریم، "راکل". 183 00:14:06,240 --> 00:14:08,320 ‫رئیس، الان با داخل تونستیم تماس بگیریم. 184 00:14:35,120 --> 00:14:36,040 ‫سلام 185 00:14:36,240 --> 00:14:38,400 ‫- عصرتون به‌ خیر. ‫- من "راکل موریو" هستم 186 00:14:38,560 --> 00:14:41,360 ‫بازرس مسوول رسیدگی به سرقت. ‫با کی دارم صحبت می‌کنم؟ 187 00:14:41,640 --> 00:14:43,880 ‫با سارق مسوول حمله به ضراب‌خونه. 188 00:14:44,520 --> 00:14:46,840 ‫- مُبّدل صدا داره. ‫- داریم سیگنال رو صاف می‌کنیم. 189 00:14:46,920 --> 00:14:48,920 ‫همکاراتون در چه حالن؟ 190 00:14:51,760 --> 00:14:54,360 ‫تا الان که تلفاتی نداشتیم. 191 00:14:55,280 --> 00:14:56,160 ‫خوشحالم. 192 00:14:58,680 --> 00:15:00,040 ‫واقعاً، صادقانه میگم. 193 00:15:03,600 --> 00:15:05,960 ‫عذر می‌خوام، نمی‌تونم ‫صداتون رو خیلی خوب بشنوم. 194 00:15:06,200 --> 00:15:08,920 ‫بله، معذرت می‌خوام بابت ‫این صدای منفور ماشینی. 195 00:15:09,200 --> 00:15:12,640 ‫ولی خب باید درک کنین که منم مجبورم ‫یه جوری هویتم رو مخفی نگه دارم دیگه 196 00:15:12,720 --> 00:15:15,520 ‫شاید یه موقع ازتون خواستیم بهمون یه ‫هلیکوپتر بدین تا بریم برزیل. 197 00:15:16,000 --> 00:15:18,200 ‫یعنی چیزی که می‌خواین، یه هلیکوپتره؟ 198 00:15:18,280 --> 00:15:20,480 ‫چیزی من الان از شما می‌خوام اینه ‫که با کسی مذاکره کنم 199 00:15:20,640 --> 00:15:23,840 ‫که طفره نره، ‫مجبور نباشه هِی از بالا دستی‌ـش سوال بپرسه 200 00:15:23,920 --> 00:15:27,040 ‫واسه یه بله یا نه گفتن مجبور نباشه ‫از سرویس اطلاعاتی یا مامانش اجازه بگیره 201 00:15:27,440 --> 00:15:31,920 ‫خب اینطوری که باید با خودِ رئیس جمهور صحبت کنی، ‫ولی خب از اونجایی که ایشون مشغول کشورداری هستن، 202 00:15:32,000 --> 00:15:33,320 ‫من از جانب ایشون در خدمتتون هستم، 203 00:15:33,480 --> 00:15:35,000 ‫البته اگه از نظرتون ایرادی نداشته باشه 204 00:15:36,880 --> 00:15:39,360 ‫- سوال دیگه‌ای ندارید؟ ‫- دارم. 205 00:15:41,760 --> 00:15:42,800 ‫چی پوشیدین الان؟ 206 00:15:46,880 --> 00:15:49,080 ‫- عذر میخوام؟ ‫- الان چی پوشیدین؟ 207 00:15:50,160 --> 00:15:51,560 ‫به نظرتون لباس‌هایی که تن‌ـمون هستن 208 00:15:51,720 --> 00:15:53,400 ‫معمولاً بیانگر هویت‌ـمون نیستن؟ 209 00:15:55,840 --> 00:15:59,120 ‫ببین، من مشکلی ندارم که ‫سوالت رو جواب بدم 210 00:15:59,200 --> 00:16:01,160 ‫ولی فکر می‌کنم باید به اطلاعت برسونم 211 00:16:01,240 --> 00:16:04,120 ‫این مکالمه داره توسط چندین نفر از اعضای ‫واحد جرم و جنایت مالی، 212 00:16:04,200 --> 00:16:06,000 ‫مرکز ملی اطلاعات و یو آی تی، 213 00:16:06,160 --> 00:16:10,240 ‫دفاتر مربوطه‌ـشون، رئیس گروه عملیات‌های ‫ویژه و یه سری افسر دیگه شنیده میشه. 214 00:16:11,440 --> 00:16:14,840 ‫اگه اینطوری‌ـه، پس به نظرم باید بهشون ‫سلام بدم و خودمو واسه‌ـشون معرفی کنم 215 00:16:15,120 --> 00:16:16,960 ‫از آشنایی باهاتون خوشبختم. 216 00:16:17,120 --> 00:16:19,680 ‫متاسفانه نمی‌تونم اسمم رو بهتون بگم، ‫ولی می‌تونید من رو "پروفسور" 217 00:16:19,760 --> 00:16:22,840 ‫صدام کنید. همه همینطوری صدام می‌کنن. 218 00:16:27,880 --> 00:16:30,680 ‫سلام. من "آنجل" هستم، ‫معاونت پلیس بازرسی. 219 00:16:30,760 --> 00:16:32,840 ‫از آشنایی باهاتون خوشبختم، "آنجل". ‫حالتون چطوره؟ 220 00:16:34,320 --> 00:16:36,240 ‫- سلام، صبح به خیر. ‫- صبح شما هم به خیر. 221 00:16:36,400 --> 00:16:37,720 ‫سلام، حالتون چطوره؟ 222 00:16:37,880 --> 00:16:40,760 ‫خیلی خوب. خیلی خوبم، ‫ممنونم. شما چطور؟ 223 00:16:42,400 --> 00:16:46,320 ‫بعد از این لحظات عاطفی، بهم بگو، 224 00:16:47,360 --> 00:16:49,800 ‫- چی میخوای؟ ‫- زمان... 225 00:16:51,960 --> 00:16:53,400 ‫تا بتونم قضیه رو برای خودم ‫حلاجی کنم. 226 00:16:53,560 --> 00:16:55,000 ‫گوش کن، بازرس. 227 00:16:55,160 --> 00:16:57,640 ‫ما نمی‌تونستیم در عرض چند ثانیه از ‫اونجا خارج بشیم، ولی ما 228 00:16:57,800 --> 00:17:00,120 ‫کاملاً آماده‌ایم که از خودمون دفاع کنیم. 229 00:17:00,280 --> 00:17:02,920 ‫پس بهتره جلوی هر نوع ‫مداخله‌ای رو بگیرید. 230 00:17:05,760 --> 00:17:08,200 ‫- می‌تونم بهتون اعتماد داشته باشم؟ ‫- البته. 231 00:17:10,000 --> 00:17:13,440 ‫ولی واسه اینکه من به شما اعتماد کنم، ‫شما باید یه کاری واسه من انجام بدین. 232 00:17:14,960 --> 00:17:17,200 ‫اون بچه‌های مدرسه‌ای رو آزاد کنین، ‫اونا زیر سن قانونی‌ـن. 233 00:17:17,280 --> 00:17:18,960 ‫همه چی اونطوری بهتر میشه. 234 00:17:19,880 --> 00:17:23,000 ‫ولی، بازرس، هنوز بهم نگفتید ‫که چی پوشیدین؟ 235 00:17:26,680 --> 00:17:30,640 ‫یه دست لباس خاکستری، یه پیراهن آبی، 236 00:17:31,720 --> 00:17:33,680 ‫کفشای پاشنه بلند مشکلی و... 237 00:17:34,160 --> 00:17:36,760 ‫خب، فکر کنم همین‌قدر کافی باشه دیگه، نه؟ 238 00:17:36,840 --> 00:17:39,200 ‫خب اینطوری خیلی بهتر می‌تونم ‫تصورتون کنم. 239 00:17:39,360 --> 00:17:43,720 ‫ولی، بازرس، یه دست لباس برای خانم‌ها، ‫میتونه شامل کت و شلوار باشه یا کت و دامن. 240 00:17:43,880 --> 00:17:46,600 ‫پس دفعه بعدی اگه ازتون سوالی پرسیدم، 241 00:17:47,320 --> 00:17:49,380 ‫لطفاً یه مقداری به جزئیات بیشتر ‫دقت داشته باشید. 242 00:17:51,400 --> 00:17:53,080 ‫بذارید در مورد درخواستتون فکر کنم. 243 00:17:57,560 --> 00:17:59,680 ‫بهم بگو، کدوم آدم دیوونه‌ای ‫با 60 تا گروگان 244 00:17:59,760 --> 00:18:01,560 ‫به اذیت کردن مذاکره‌کننده‌ـش فکر می‌کنه؟ 245 00:18:04,840 --> 00:18:08,760 ‫نه، این آدم خیلی آروم‌تر از اون چیزی‌ـه ‫که بخواد دیوونه باشه. 246 00:18:09,920 --> 00:18:12,960 ‫می‌خوام تموم هلیکوپترا کل روز رو ‫بالای سرشون پرواز داشته باشن 247 00:18:13,040 --> 00:18:16,840 ‫نه غذا بهشون بدین، نه آب. هیچ ‫درخواست دیگه‌ای‌ـشون رو هم پاسخ ندین. ‫منظورمو واضح رسوندم؟ 248 00:18:16,900 --> 00:18:18,380 ‫معذرت می‌خوام، بازرس. 249 00:18:18,440 --> 00:18:21,720 ‫چون فقط بهشون آب و غذا نمیدین که ‫تسلیم نمیشن که. 250 00:18:22,720 --> 00:18:25,080 ‫هم بنده و هم رئیس گروه ‫عملیات ویژه که اینجا هستن، 251 00:18:25,520 --> 00:18:27,960 ‫فکر می‌کنیم که یه مداخله سریع ‫ضروری‌ـه. 252 00:18:29,240 --> 00:18:31,960 ‫اگه یه کُشت و کشتار مثل ‫قضیه اُپرای مسکو می‌خواستن، 253 00:18:32,120 --> 00:18:34,000 ‫مستقیماً با خودتون تماس می‌گرفتن 254 00:18:34,640 --> 00:18:37,600 ‫ولی متاسفانه شما اینجایید که ‫فقط اظهار نظر کنید و گزارش بدین. 255 00:18:37,760 --> 00:18:41,080 ‫خواهش می‌کنم، بازرس، ‫حالت تدافعی به خودتون نگیرید. 256 00:18:41,240 --> 00:18:42,560 ‫من اینجام که بهتون کمک کنم. 257 00:18:42,840 --> 00:18:44,960 ‫می‌دونم که الان در بهترین ‫حالتتون نیستید. 258 00:18:45,280 --> 00:18:49,160 ‫اگه منظورتون پریودم‌ـه، که باید بگم ‫پریود نیستم، ولی ممنونم که پرسیدین. 259 00:18:49,760 --> 00:18:53,680 ‫منظورم اون شکایت سوء رفتاری هست ‫که علیه شوهر سابق‌ـتون داشتید. 260 00:19:01,520 --> 00:19:03,920 ‫عجب، می‌بینم که سرویس اطلاعاتی ‫حسابی درگیر زندگی‌ـم بوده. 261 00:19:04,840 --> 00:19:07,600 ‫یعنی نشد ما یه جا بریم یا یه کاری بکنیم که ‫اینا فضولی نکنن، نه؟ 262 00:19:07,680 --> 00:19:09,480 ‫امور داخلی هم این کارا رو انجام میده. 263 00:19:10,120 --> 00:19:12,920 ‫اونا فکر می‌کنن که شما گزارش غلط ‫بهشون دادین. 264 00:19:14,440 --> 00:19:16,040 ‫شوهر سابق‌ـتون زندگی‌ـش رو از نو ساخته 265 00:19:16,120 --> 00:19:18,640 ‫چه از لحاظ شخصی، و چه از لحاظ ‫حرفه‌ای توی نیروی پلیس. 266 00:19:19,560 --> 00:19:22,160 ‫ولی بعضی از زن‌ها چندان حاضر نیستن ‫که یه شروع دوباره رو بپذیرن 267 00:19:23,320 --> 00:19:26,000 ‫ببین، نمی‌دونم به بدبختی افتادی، 268 00:19:26,080 --> 00:19:28,760 ‫یا... فقط احمقی 269 00:19:30,680 --> 00:19:33,080 ‫اگه کسی به زندگیِ شخصیِ ‫من علاقه‌منده، 270 00:19:33,280 --> 00:19:36,040 ‫باید بگم که اون قضیه ‫کلاً تموم شده‌ـس. 271 00:19:36,120 --> 00:19:37,600 ‫و الانم سرنوشتش دستِ یه قاضی‌ـه. 272 00:19:41,480 --> 00:19:44,560 ‫بابت حساسیت‌ـتون روی این موضوع، ‫ممنونم سرهنگ. 273 00:19:49,680 --> 00:19:52,240 ‫یه تماس دریافتی از سمت ‫تکرارگَرِ موزه داریم 274 00:19:52,840 --> 00:19:54,400 ‫- ضبطش کن. ‫- بله، داریم ضبطش می‌کنیم. 275 00:19:54,480 --> 00:19:57,200 ‫صدا رو ببر بالا. ساکت باشین، لطفاً. 276 00:19:58,320 --> 00:20:00,560 ‫- چرا واسه شام نمیای خونه؟ ‫- دارم کار می‌کنم. 277 00:20:00,640 --> 00:20:03,080 ‫از طرف من از مادر و خواهرت عذرخواهی کن. 278 00:20:03,160 --> 00:20:04,320 ‫- چرا نمیای خب؟ 279 00:20:04,400 --> 00:20:07,880 ‫اینجا حسابی همه‌چی به هم ریخته. ‫از طرف من ازشون عذرخواهی کن. باور کن. 280 00:20:07,960 --> 00:20:10,400 ‫- سرم داد نزن، عزیزم، لطفاً. ‫- "آلمانسا". 281 00:20:10,480 --> 00:20:12,280 ‫باید برم، باشه، عزیزم؟ 282 00:20:12,360 --> 00:20:14,880 ‫باشه، خیلی دوستت دارم. خدافظ. 283 00:20:17,200 --> 00:20:18,160 ‫قطعش کنین. 284 00:20:19,160 --> 00:20:20,360 ‫"آلمانسا"ـه 285 00:20:51,800 --> 00:20:52,960 ‫چرا منو آوردی اینجا؟ 286 00:20:59,400 --> 00:21:00,660 ‫چیزی نیست، نگران نباش. 287 00:21:01,280 --> 00:21:03,060 ‫اونا گفتن بیارمت اینجا که ازت ‫محافظت کنم. 288 00:21:04,600 --> 00:21:05,680 ‫فقط همین. 289 00:21:06,360 --> 00:21:08,860 ‫وقتی لباسات رو درآوردی، لطفاً ‫اون لباس قرمز رو بپوش. 290 00:21:09,520 --> 00:21:10,400 ‫باشه. 291 00:21:43,640 --> 00:21:44,960 ‫اگه همه چی به فنا بره چی؟ 292 00:21:45,280 --> 00:21:47,760 ‫- خب مگه چی میشه اگه همه چی به فنا بره؟ ‫- خب، عزیزم، 293 00:21:47,840 --> 00:21:50,240 ‫طبق معمول: برمی‌گردیم زندان. 294 00:21:50,360 --> 00:21:54,320 ‫توی حیاطش سیگار می‌کشیم، ‫واسه کریسمس هم 4 تا میگو بهمون میدن 295 00:21:54,680 --> 00:21:57,160 ‫- بعضی اوقاتم، با بقیه درگیر میشیم. ‫- عملاً عیاشی می‌کنیم. 296 00:21:57,240 --> 00:22:00,560 ‫اگه همه‌چی خوب پیش بره که بدتره. ‫با این همه پول می‌خوایم چه کار کنیم؟ 297 00:22:00,640 --> 00:22:02,240 ‫من که یه مازراتی می‌خرم، 298 00:22:02,400 --> 00:22:05,480 ‫رنگشم رنگِ آبی آسمون پاک خدا، ها. 299 00:22:05,840 --> 00:22:07,760 ‫- شصت درصد. ‫- و یه باشگاه هنرهای رزمی. 300 00:22:08,200 --> 00:22:09,080 ‫می‌فهمم چی میگی. 301 00:22:09,200 --> 00:22:11,680 ‫و یه مشروب‌فروشیِ سه طبقه، ها 302 00:22:11,760 --> 00:22:13,940 ‫با بلندگوهای خفن که صداشون ‫باعث بشه از گوش‌هات خون بیاد 303 00:22:14,020 --> 00:22:17,160 ‫- بوم، بوم، پام، پیم پام پام ‫- حتماً 304 00:22:17,240 --> 00:22:20,240 ‫- اونم که سه میلیون واسه‌ـش کافی‌ـه ‫- و یه جفت ریه هم واسه تو، 305 00:22:20,320 --> 00:22:22,040 ‫چون ریه‌هاتو توی معدن به فنا دادی. 306 00:22:22,200 --> 00:22:24,560 ‫تو خودت پولات رو واسه خریدِ یه جفت ‫ریه خرج می‌کنی؟ 307 00:22:24,720 --> 00:22:26,080 ‫یا خدا! 308 00:22:26,880 --> 00:22:29,480 ‫اون موقع از کجا می‌تونی ریه پیدا کنی تو؟ 309 00:22:29,640 --> 00:22:32,480 ‫بعضیا کلیه‌هاشونو می‌فروشن. ‫شاید یه سری هم بخوان ریه‌هاشونو بفروشن. 310 00:22:32,560 --> 00:22:33,440 ‫فکر کنم 311 00:22:33,720 --> 00:22:36,720 ‫خب، من... یه شراب‌سازی توی پرونس می‌خرم 312 00:22:36,880 --> 00:22:40,040 ‫که شامل صد هکتار باغ انگور باشه ‫که شراب خودم رو باهاشون بسازم 313 00:22:41,800 --> 00:22:45,560 ‫- مخازن بلوط... ‫- ولی، پسر، عملاً می‌تونی وارد هر سوپرمارکتی بشی و... 314 00:22:45,640 --> 00:22:47,600 ‫یه بطری از هر چیزی که دوس داشتی بخری. 315 00:22:47,920 --> 00:22:51,120 ‫- دیگه شراب‌سازی رو می‌خوای واسه چه کاری؟ ‫- واسه هنرش. 316 00:22:53,080 --> 00:22:55,040 ‫خب، من که یه جزیره می‌خوام. 317 00:22:56,200 --> 00:22:58,560 ‫- منم یه دونه می‌خوام. ‫- سومی‌ـش مالِ من. 318 00:22:58,920 --> 00:23:01,440 ‫- نه دیگه الان زیاد شدیم ‫- خب میشیم مجمع‌الجزایر 319 00:23:01,800 --> 00:23:05,640 ‫نه، من یه جزیره کوچیک میخوام که ‫یه خونه بزرگ داخلش باشه 320 00:23:05,800 --> 00:23:07,960 ‫می‌دونی؟ یه بالکن کوچیکم ‫نزدیک دریا داشته باشه 321 00:23:08,600 --> 00:23:11,600 ‫هر روز صبح از خواب پامیشم ‫صاف از بالکن شیرجه می‌زنم توی آب 322 00:23:11,680 --> 00:23:13,880 ‫بالاخره یکی‌ـتون حرف حساب زد 323 00:23:13,960 --> 00:23:16,320 ‫فکر می‌کنم بعضی‌هامون باید اول 324 00:23:16,400 --> 00:23:20,400 ‫به یه سری مسائل رسیدگی کنیم، نه؟ ‫خب، حداقل من که باید رسیدگی کنم. 325 00:23:20,960 --> 00:23:24,040 ‫اون موقع، با هر چقدر پولی که باقی بمونه، ‫یه هواپیما می‌خرم 326 00:23:24,760 --> 00:23:27,400 ‫- خودمم خلبانش میشم. ‫- می‌تونی یه خلبان جذاب بگیری واسه خودت. 327 00:23:27,560 --> 00:23:29,760 ‫نخیر، تو نمی‌فهمی، ‫بهترین کار اینه که به اون آقاهه 328 00:23:29,840 --> 00:23:32,400 ‫داخل برج مراقبت پُزِ خلبان بودنت رو بدی: ‫دنبال یه راه فرارم، 329 00:23:32,480 --> 00:23:34,020 ‫تا برم به "برادوِی". ‫[خیابانی در منهتن نیویورک که به خاطر تئاترهایش معروف شده] 330 00:23:35,120 --> 00:23:38,480 ‫اگه ما همه اون چیزا رو اینطور بگیم ‫که با یه قیمتی بخریم که... 331 00:23:38,560 --> 00:23:41,560 ‫نمی‌دونم، با یه قیمت خیلی بالا باشه مثلاً، ‫قیمتش خیلی خیلی بالا باشه، 332 00:23:42,600 --> 00:23:46,280 ‫بازم با این حال، کلی پول واسه‌ـمون ‫باقی میمونه. 333 00:23:46,560 --> 00:23:48,080 ‫وقتی که سرقت به این بزرگی انجام میدیم، 334 00:23:50,600 --> 00:23:52,200 ‫باید رویاهامون هم ‫در همون حد بزرگ باشه. 335 00:23:52,260 --> 00:23:54,780 ‫من یه آلبوم ضبط می‌کنم، ‫می‌خوام "کوریدو" بخونم. ‫[کوریدو: یه شعر و آهنگ خیلی معروف که یه تصنیف رو تشکیل میدن] 336 00:23:55,040 --> 00:23:57,280 ‫عکسمم میزنم روی کاوِرِ آلبومش 337 00:23:58,720 --> 00:24:01,520 ‫مثل "برتین آزبورن" میشی، ‫فقط 30 کیلو چاق‌تر. ‫[خواننده معروف اسپانیایی] 338 00:24:01,600 --> 00:24:03,320 ‫- هووی! ‫- چی داری میگی واسه خودت؟ 339 00:24:03,400 --> 00:24:05,480 ‫"برتین"، "رانچرا" میخونه، ‫من گفتم "کوریدو". ‫[رانچرا: ژانری از موسیقی سنتی مکزیکی] 340 00:24:05,560 --> 00:24:06,960 ‫خیلی با هم فرق می‌کنن. 341 00:24:07,040 --> 00:24:09,200 ‫بابا بهش نشون بده "کوریدو" چیه. ‫نشونش بده. 342 00:24:09,280 --> 00:24:10,600 ‫- راه نداره... ‫- بی‌خیال دیگه. 343 00:24:10,760 --> 00:24:11,880 ‫- زود باش! ‫- بخون دیگه. 344 00:24:12,040 --> 00:24:14,480 ‫- ولی تو که دوسش داری. ‫- خب نمیخوام بخونمش که الان. 345 00:24:14,640 --> 00:24:17,720 ‫- بخون، بخون. ‫- بلند شد بالاخره. 346 00:24:18,520 --> 00:24:22,840 ‫"چون که لب‌هات رو نداشتم، ‫واسه اولین بار گریه کردم" 347 00:24:23,240 --> 00:24:29,640 ‫"خودمو از شناختنت لعن کردم ‫دیگه نمی‌تونستم عاشقت نباشم" 348 00:24:30,040 --> 00:24:32,680 ‫"می‌خواستم همسرم باشی" 349 00:24:33,080 --> 00:24:35,920 ‫"بدون عشق دنبال خوش‌شانسی بودم" 350 00:24:36,160 --> 00:24:39,080 ‫"تفنگمو در آوردم" 351 00:24:39,520 --> 00:24:43,200 ‫"و سرنوشت مرگو برام رقم زد" 352 00:24:43,960 --> 00:24:47,840 ‫"ماریا، زندگیِ من، عشقِ من" 353 00:24:48,240 --> 00:24:52,480 ‫"دست از عاشق بودنت بر نمی‌دارم" 354 00:24:52,600 --> 00:24:56,320 ‫"تیر خوردم و تو رو از دست دادم" 355 00:24:56,800 --> 00:25:00,880 ‫"دیگه منو نمی‌تونی ببینی" 356 00:25:21,240 --> 00:25:22,120 ‫بلند شین 357 00:25:23,520 --> 00:25:25,400 ‫زود باشین، زود باشین. 358 00:25:29,280 --> 00:25:30,960 ‫چشم‌بندهاتون رو در بیارین. 359 00:25:32,760 --> 00:25:34,400 ‫چشم بندهاتون رو در بیارین! 360 00:25:34,560 --> 00:25:35,720 ‫چی شده؟ 361 00:25:36,360 --> 00:25:37,720 ‫کاری باهاتون نداریم. 362 00:25:40,680 --> 00:25:42,600 ‫یه مساله‌ای پیش اومده، 363 00:25:43,440 --> 00:25:45,280 ‫ولی، علی‌رغم حضور هلی‌کوپترها، 364 00:25:45,360 --> 00:25:47,800 ‫می‌دونم که چند ساعت آرومی ‫رو هم در پیش خواهیم داشت 365 00:25:48,240 --> 00:25:49,920 ‫و اون موقع می‌تونید استراحت کنید. 366 00:25:50,640 --> 00:25:53,400 ‫تا چند دقیقه دیگه بهتون ‫کیسه خواب، آب 367 00:25:53,840 --> 00:25:57,760 ‫و ساندویچ میدیم. ‫اُه، و بذارید یه خواهشی ازتون داشته باشم 368 00:25:59,320 --> 00:26:01,140 ‫ازتون می‌خوام که لباس‌هاتون رو در بیارید. 369 00:26:02,880 --> 00:26:05,440 ‫می‌خوام یه لباس قرمز مثل ‫لباسای خودمون بهتون بدم 370 00:26:05,760 --> 00:26:07,360 ‫تا یه کمی راحت‌تر باشید 371 00:26:07,920 --> 00:26:10,360 ‫عذر می‌خوام، آقا، ‫نمی‌خوام اذیتتون کنم، 372 00:26:11,000 --> 00:26:14,640 ‫بین ما افرادی هستن که عارضه قلبی دارن، 373 00:26:14,960 --> 00:26:18,280 ‫زن حامله هست، دیابتی هست، ‫نوجوون هست 374 00:26:19,840 --> 00:26:22,920 ‫ازتون خواهش می‌کنم، لطفاً، ‫اونایی که آسیب‌پذیرتر هستن رو آزاد کنین. 375 00:26:23,000 --> 00:26:25,560 ‫بعید می‌دونم بتونن تموم شب رو ‫توی این اضطراب و نگرانی بگذرونن. 376 00:26:25,720 --> 00:26:29,040 ‫- فکر می‌کنی گاندی هستی آخه؟ ‫- دِنوِر، آروم باش. 377 00:26:29,200 --> 00:26:33,120 ‫این آقا دوست منه. ‫جفتمون علاقه مشترکی به سینما داریم. 378 00:26:43,440 --> 00:26:44,520 ‫تفنگو بگیر. 379 00:26:46,120 --> 00:26:47,680 ‫ازت نپرسیدم که میخوای بگیری یا نه، 380 00:26:47,840 --> 00:26:51,320 ‫بهت دارم میگم تفنگ رو بگیر. ‫تفنگو بگیر. تفنگو بگیر. 381 00:26:54,640 --> 00:26:56,580 ‫- خب حالا به سمتم نشونه بگیر. ‫- نه، خواهش می‌کنم. 382 00:26:56,660 --> 00:26:58,180 ‫دارم بهت میگم سمتم نشونه بگیر. 383 00:26:59,520 --> 00:27:01,320 ‫دستوره لعنتی. نشونه بگیر، عجبا. 384 00:27:01,480 --> 00:27:03,040 ‫- بگیر بابا. خوبه. ‫- نه، خواهش می‌کنم. 385 00:27:03,680 --> 00:27:05,040 ‫حالا بهم شلیک کن. 386 00:27:05,200 --> 00:27:06,480 ‫- معذرت میخوام؟ ‫- شلیک کن. 387 00:27:07,600 --> 00:27:08,800 ‫- شلیک کن. ‫- خواهش می‌کنم. 388 00:27:09,360 --> 00:27:11,640 ‫- خواهش می‌کنم، نه. ‫- یا تو به من شلیک می‌کنی، 389 00:27:11,720 --> 00:27:13,640 ‫یا من بهت شلیک می‌کنم. ‫بهت 10 ثانیه فرصت میدم. 390 00:27:13,720 --> 00:27:16,920 ‫یک، دو، سه، چهار، پنج، 391 00:27:17,120 --> 00:27:19,280 ‫شش، هفت، هشت، نه... 392 00:27:25,480 --> 00:27:27,960 ‫قلابی‌ـه، "آرتوریتو"، ‫ولی کارِت رو خیلی خوب انجام دادی. 393 00:27:28,080 --> 00:27:31,280 ‫کارِت حرف نداشت. ‫حالا این جایزته، می‌تونی نگهش داری. 394 00:27:31,360 --> 00:27:34,120 ‫حالا ما بهتون یه سری تفنگ قلابی میدیم. 395 00:27:34,320 --> 00:27:36,640 ‫تا چند ساعت دیگه، ‫به همکاری‌ـتون نیاز پیدا می‌کنیم. 396 00:27:37,160 --> 00:27:40,440 ‫همونطور که قبلاً دیدین، تنها کاری ‫که باید انجام بدین، اینه که اطاعت کنید. 397 00:27:42,320 --> 00:27:45,760 ‫بهمون اعتماد کنید... و ازمون پیروی کنید. 398 00:27:47,920 --> 00:27:49,480 ‫زود باشین، لخت بشین. 399 00:27:50,760 --> 00:27:51,720 ‫زود باشین. 400 00:28:01,760 --> 00:28:02,960 ‫الان چی پوشیدین؟ 401 00:28:03,320 --> 00:28:06,400 ‫"راکل"، نه از بی‌سیم استفاده می‌کنن، ‫نه تلفن و نه هیچ دستگاه الکترونیکی‌ای 402 00:28:06,480 --> 00:28:08,920 ‫هیچ فرکانس رادیویی‌ای نتونستیم ‫اون داخل پیدا کنیم. 403 00:28:09,360 --> 00:28:12,280 ‫یعنی می‌خوای بگی که دارن از ‫کاسه ماست و نخ واسه ارتباط استفاده می‌کنن 404 00:28:12,360 --> 00:28:14,640 ‫- که ما نتونیم ردشون رو بگیریم؟ ‫- نمی‌دونم از کاسه ماست 405 00:28:14,720 --> 00:28:17,760 ‫استفاده می‌کنن، یا یه گروه کَر و لالن، ‫ولی هیچ فرکانسی نتونستیم پیدا کنیم. 406 00:29:12,520 --> 00:29:14,760 ‫اون ماشینای زرهی اینجا چه ‫غلطی می‌کنن دیگه؟ 407 00:29:18,280 --> 00:29:20,320 ‫می‌خوایم با تموم قُوا وارد بشیم. 408 00:29:21,640 --> 00:29:25,520 ‫اگه بهتون دستور بدم، این کارو انجام میدین. ‫من مسوول این قضیه‌ـم و هنوز چنین دستوری ندادم. 409 00:29:28,760 --> 00:29:30,380 ‫ما دستورات رو از بچه‌های بالا میگیریم. 410 00:29:32,280 --> 00:29:34,680 ‫یکی باید به من بگه ‫اینجا چه خبره؟ 411 00:29:34,760 --> 00:29:37,080 ‫یا حتماً باید خودم به وزیر امور داخلی ‫زنگ بزنم و بپرسم؟ 412 00:29:40,160 --> 00:29:42,240 ‫- چه خبره اینجا؟ ‫- بیا بریم بیرون. 413 00:29:51,920 --> 00:29:53,800 ‫اون داخل یه شخص با اولویت ‫خیلی بالا حضور داره. 414 00:29:53,880 --> 00:29:56,280 ‫- نمی‌دونی شخص با اولویت خیلی بالا چیه؟ ‫- نه. 415 00:29:56,360 --> 00:29:59,840 ‫من که جزء گروه اطلاعاتی‌ـت نیستم، ‫نمی‌دونم. 416 00:30:00,080 --> 00:30:03,680 ‫اونا وارد میشن. اونا میان داخل، ‫چون ما اون برّه کوچیک‌ـه رو داریم. 417 00:30:06,120 --> 00:30:07,440 ‫"الیسون پارکر" 418 00:30:08,080 --> 00:30:10,520 ‫دختر "سِر بنجامین پارکر". ‫اون دختر سفیر بریتانیاست 419 00:30:10,680 --> 00:30:12,880 ‫که اون سفیر هم یکی از ‫دوستای نزدیک ملکه انگلستان‌ـه 420 00:30:12,960 --> 00:30:15,080 ‫واسه همین هیچ راهی نداریم، ‫مگر اینکه وارد بشیم. 421 00:30:15,160 --> 00:30:18,400 ‫چون، اگه الان این کارو انجام ندیم، ‫فردا کل کشور قضیه رو می‌فهمن. 422 00:30:19,360 --> 00:30:23,360 ‫اونا فکر می‌کنن ما از قضیه با خبر نبودیم. ‫فکر می‌کنن سعی کردیم تموم این اطلاعات رو 423 00:30:23,440 --> 00:30:25,960 ‫از اذهان عمومی مخفی نگه داریم. 424 00:30:26,160 --> 00:30:29,920 ‫امروز اون دختره فقط یه گروگان دیگه‌ـست، ‫ولی فردا هدف اصلی اونا میشه 425 00:30:30,000 --> 00:30:32,440 ‫و تموم اسلحه‌ها به سمت سَرِش نشونه میرن. 426 00:30:32,800 --> 00:30:34,640 ‫نکنه این چیزی‌ـه که دنبالشی؟ ها؟ 427 00:30:35,800 --> 00:30:40,480 ‫واسه همین اونا همون شب اول وارد میشن. ‫ورودشون هم حتماً قبل از 4:15 صبح میشه 428 00:30:41,440 --> 00:30:44,080 ‫چون دیگه طرفای ساعت 6:30، روز میشه 429 00:30:44,240 --> 00:30:47,280 ‫می‌تونی تصور کنی اینکه اگه یه بحران ‫گروگان‌گیری توسط بریتانیا مدیریت بشه 430 00:30:47,360 --> 00:30:49,120 ‫چهره اسپانیا رو چه شکلی نشون میده؟ 431 00:30:50,120 --> 00:30:52,560 ‫و اگه زودتر دست به کار بشن و وارد بشن بهتره 432 00:30:52,640 --> 00:30:56,800 ‫چون اینطوری احتمال برنده شدن‌ـمون ‫توی نبرد اولی که باهاشون داریم، خیلی بیشتره 433 00:31:04,800 --> 00:31:05,880 ‫بازرس "موریو"، 434 00:31:05,960 --> 00:31:09,480 ‫همین الان وارد میشیم و اون ‫دختر رو زنده میاریمش بیرون. 435 00:31:30,480 --> 00:31:34,000 ‫باید باهات صحبت کنم... ‫تموم این مدت محل‌ـم نمی‌ذاشتی. 436 00:31:34,280 --> 00:31:36,320 ‫خفه شو، اگه کُشتن‌ـمون، ‫مقصرش تو میشی‌ها. 437 00:31:38,240 --> 00:31:39,120 ‫ببخشید. 438 00:31:55,720 --> 00:31:57,600 ‫فکر کنم خیلی از رئیست ‫خوشت نمیاد، نه؟ 439 00:32:00,000 --> 00:32:01,400 ‫از کجا می‌دونی اون رئیسمه؟ 440 00:32:04,880 --> 00:32:06,720 ‫چون من همه‌چی رو در موردت می‌دونم. 441 00:32:07,480 --> 00:32:08,480 ‫کلی تحقیق کردم روت. 442 00:32:10,760 --> 00:32:12,880 ‫تازه تست حاملگی‌ـت رو هم روی میزت دیدم. 443 00:32:15,680 --> 00:32:17,720 ‫و حالا می‌تونم حدس بزنم ‫پدر اون بچه کی می‌تونه باشه. 444 00:32:21,200 --> 00:32:23,020 ‫از هدیه‌ای که قراره بهش بدی خوشش نیومده. 445 00:32:25,880 --> 00:32:26,840 ‫چی بهت گفت؟ 446 00:32:27,640 --> 00:32:29,000 ‫نمی‌خواد این بچه رو داشته باشه؟ 447 00:32:36,160 --> 00:32:38,080 ‫خداحافظی کردن با یه بچه ‫کار آسونی نیست. 448 00:32:47,000 --> 00:32:48,240 ‫چه کار می‌خوای بکنی؟ 449 00:32:53,680 --> 00:32:54,700 ‫سقط می‌کنم. 450 00:33:12,640 --> 00:33:15,360 ‫واحدهای مداخله‌کننده 1، 2 و 3، آماده باشین 451 00:33:16,240 --> 00:33:18,080 ‫- می‌خوایم وارد بشیم. ‫- بیاین بریم! 452 00:33:18,160 --> 00:33:20,800 ‫- زود باشین، عجله کنین! ‫- "تیم‌های 1، 2 و 3، آماده هستن." 453 00:33:22,960 --> 00:33:23,840 ‫حالا 454 00:33:37,000 --> 00:33:39,640 ‫تیم 1، جلوی در ورودی مخفی شدن. 455 00:33:39,800 --> 00:33:41,640 ‫حواس‌ـتون به سقف و طرف‌های بالا باشه 456 00:33:51,480 --> 00:33:52,400 ‫الو؟ 457 00:33:52,760 --> 00:33:53,720 ‫"برلین"، 458 00:33:54,960 --> 00:33:57,080 ‫- دارن وارد میشن. ‫- ایول. 459 00:33:59,240 --> 00:34:02,120 ‫دوستان، زمان فرا رسیده! 460 00:34:02,600 --> 00:34:04,840 ‫وقتشه که از دستوراتم تبعیت کنید! 461 00:34:12,920 --> 00:34:13,960 ‫بیاید دنبال‌ـمون. 462 00:34:22,240 --> 00:34:25,040 ‫و اینطوری شد که نیروهای امنیتی، 463 00:34:25,120 --> 00:34:28,280 ‫دقیقاً همون کاری رو انجام دادن، که پروفسور ‫به ما گفته بود انجام میدن. 464 00:34:28,800 --> 00:34:30,840 ‫فقط اون بعد از ظهر، ‫وقتی که داشت اون حرفا رو میزد 465 00:34:30,920 --> 00:34:33,300 ‫ما حومه شهر بودیم و ‫فکرش رو نمی‌کردیم 466 00:34:33,360 --> 00:34:35,200 ‫که قراره اونا به سمت کله‌ـمون شلیک کنن. 467 00:34:35,280 --> 00:34:38,360 ‫اونا از چهار محلی که می‌تونن به ساختمون ‫دسترسی داشته باشن، وارد میشن: 468 00:34:38,440 --> 00:34:41,960 ‫در اصلی، محل بارگیری، ‫در خروج اضطراری و از سقف. 469 00:34:42,120 --> 00:34:44,660 ‫نیروهای آخر بعد از اینکه وارد شدین، ‫حواس‌ـتون به محل ورود باشه، 470 00:34:44,740 --> 00:34:46,240 ‫نذارید کسی از اون طریق خارج بشه 471 00:34:46,680 --> 00:34:51,520 ‫ولی اونا صبر می‌کنن. اونا منتظر ‫افسرای مداخله‌گر فنی میمونن 472 00:34:51,680 --> 00:34:53,440 ‫تا محل رو مورد بررسی قرار بدن. 473 00:34:54,240 --> 00:34:56,040 ‫اونا این کارو از طریق ‫محل بارگیری انجام میدن. 474 00:35:13,240 --> 00:35:14,480 ‫زود باشین، زود باشین. 475 00:35:19,040 --> 00:35:20,600 ‫زود باشین، دیگه الان دَمِ در هستن. 476 00:35:32,800 --> 00:35:33,760 ‫حله؟ 477 00:35:35,240 --> 00:35:36,800 ‫پریسکوپ رو وارد کنین. ‫[دوربینی که اطرافش رو هم میتونه ببینه] 478 00:35:38,800 --> 00:35:39,880 ‫بیاین بریم. 479 00:35:48,560 --> 00:35:51,680 ‫"راکل"، یه تماس دریافتی از سمت ‫تلفن یکی از گروگان‌ها داریم. 480 00:35:51,760 --> 00:35:52,800 ‫"الیسون پارکر" 481 00:35:53,000 --> 00:35:55,440 ‫همونطور که می‌دونید، گروهی از گروگان‌گیرها... 482 00:35:55,760 --> 00:35:56,480 ‫صداش رو بلند کن. 483 00:35:56,560 --> 00:36:00,080 ‫یه شنونده دیگه روی خط داریم ‫که می‌خواد نظرش رو در این مورد بگه. 484 00:36:00,160 --> 00:36:03,160 ‫من شنونده نیستم. ‫من یه گروگان‌ـم که گروگان گرفته شدم. 485 00:36:03,320 --> 00:36:06,480 ‫اسم من "الیسون پارکر"ـه. من دختر ‫سفیر بریتانیا هستم. 486 00:36:06,560 --> 00:36:08,480 ‫- به صورت زنده داره روی "اوندا سِرو" پخش میشه ‫- من از داخل ‫[دومین شبکه معروف رادیویی اسپانیا] 487 00:36:08,560 --> 00:36:10,520 ‫ضراب‌خونه ملی پول و تمبر ‫باهاتون تماس می‌گیرم. 488 00:36:10,600 --> 00:36:12,400 ‫همین الان اون تماس رو قطعش کن. 489 00:36:12,560 --> 00:36:15,280 ‫- همین الان! قطعش کن! ‫- تماسو قطع کن! 490 00:36:15,440 --> 00:36:17,520 ‫ما دقیقاً مشابه گروگان‌گیرها لباس پوشیدیم. 491 00:36:18,120 --> 00:36:19,600 ‫سرهنگ، الان تصویرو داریم. 492 00:36:22,960 --> 00:36:24,200 ‫اون چه زهرماری‌ـه دیگه؟ 493 00:36:28,640 --> 00:36:30,720 ‫اونا بهمون تفنگ دادن ‫و ما مثل خودشون ماسک پوشیدیم. 494 00:36:30,800 --> 00:36:34,320 ‫- تصویرو بزرگتر کن. همینجا خوبه. ‫- هیشکی نمی‌دونه کی به کیه. 495 00:36:34,680 --> 00:36:37,960 ‫- یه مسلسل "براونینگ" داره. ‫- بی پدر و مادرا. 496 00:36:38,560 --> 00:36:40,480 ‫اگه پلیس وارد بشه، ‫افراد بی‌گناهی آسیب می‌بینن. 497 00:36:40,560 --> 00:36:43,580 ‫اینکه خودِ گروگان‌ها رو پشت سنگر گذاشتن، ‫اونم با لباسای مشابه خودشون، 498 00:36:43,660 --> 00:36:45,860 ‫سخته که بفهمی دارن ‫به سمت کی شلیک می‌کنن. 499 00:36:46,280 --> 00:36:48,480 ‫- وارد نشین. ‫- جلوش رو بگیر، "سوارز". 500 00:36:49,160 --> 00:36:50,160 ‫جلوش رو بگیر! 501 00:36:54,000 --> 00:36:56,000 ‫- وارد نشین جون هر کی دوس دارین. ‫- دست نگه دارین. 502 00:36:59,600 --> 00:37:02,040 ‫موقعیت رو ترک کنید. ماموریت لغو شد. 503 00:37:20,440 --> 00:37:21,400 ‫بازرس... 504 00:37:23,480 --> 00:37:25,120 ‫چیزی که شروع کردی رو تمومش کن، سرهنگ. 505 00:37:28,120 --> 00:37:30,120 ‫نمی‌خوام هیچ ارتباطی ‫با این قضیه داشته باشم. 506 00:37:41,920 --> 00:37:45,920 ‫و اینطوری شد که همون شب اول ‫پیروز اولین نبردمون شدیم 507 00:37:46,600 --> 00:37:49,620 ‫بدون اینکه واقعاً وارد نبردی بشیم ‫و البته باید شاکر قضاوت صحیح‌ـشون باشیم 508 00:37:50,520 --> 00:37:51,920 ‫و 20 دقیقه بعدش... 509 00:37:52,960 --> 00:37:55,460 ‫شروع کردیم کاری رو انجام بدیم که ‫از همون اول اومده بودیم سراغش. 510 00:37:56,240 --> 00:38:00,440 ‫این قشنگ‌ترین بخش قضیه‌ـس، ‫قراره کار کنیم 511 00:38:01,080 --> 00:38:02,080 ‫اونم با من: 512 00:38:02,520 --> 00:38:06,640 ‫"تورس"، "سانچز"، "بیدما"، 513 00:38:07,440 --> 00:38:08,320 ‫"لنون"، 514 00:38:09,000 --> 00:38:10,000 ‫"گواتسانی"، 515 00:38:10,280 --> 00:38:12,800 ‫"مولینا"، "گارسیا"، 516 00:38:13,200 --> 00:38:16,760 ‫"دومینگو"، "دِ گُرزا"، "متئو". 517 00:38:16,840 --> 00:38:18,040 ‫زود باشین، از اون طرف. 518 00:38:18,240 --> 00:38:20,560 ‫"رودریگو"، "مویا"، "پرز". 519 00:38:21,320 --> 00:38:22,200 ‫زود باشین. 520 00:38:26,400 --> 00:38:29,480 ‫گوش کنین، ازتون می‌خوام که این دستگاه‌ها 521 00:38:29,640 --> 00:38:33,080 ‫24 ساعت روز کار بکنن، ‫طوری که انگار "پوچولو" جار و جنجال راه انداخته 522 00:38:33,160 --> 00:38:34,080 ‫می‌فهمین منظورم چیه؟ 523 00:38:36,080 --> 00:38:39,800 ‫هر لحظه‌ای که مکث کنیم، یه میلیون ‫از دست میدیم، واسه همین مکث نمی‌کنیم. 524 00:38:40,400 --> 00:38:43,080 ‫تعمیرات فنی رو هر سه ساعت ‫یک بار انجام میدیم. 525 00:38:43,240 --> 00:38:44,680 ‫هم واسه تنظیمات و هم واسه جوهر. 526 00:38:45,800 --> 00:38:50,000 ‫واسه همین: لذت ببرید و عشق و حال کنید. 527 00:38:53,120 --> 00:38:55,800 ‫بهترین شغل ممکن‌ بود؛ چون قرار بود به خاطرش 528 00:38:55,880 --> 00:38:59,000 ‫2 میلیون و 400 هزار یورو دستمزد بگیریم، ‫شایدم بیشتر. 529 00:38:59,080 --> 00:39:01,800 ‫همه‌ـش به این بستگی داشت، که ‫چقدر بتونیم زمان بخریم و داخل بمونیم. 530 00:39:01,880 --> 00:39:05,280 ‫اُه خدای من! حرف نداره، پسر! 531 00:39:07,680 --> 00:39:10,320 ‫فوق‌العاده‌ـست، عالیه! 532 00:39:10,600 --> 00:39:12,600 ‫پول مائه، پسر! 533 00:39:13,320 --> 00:39:14,520 ‫یا خدا! 534 00:39:19,120 --> 00:39:22,320 ‫رفقا، داریم پول خودمون رو تولید می‌کنیم! 535 00:39:36,080 --> 00:39:38,080 ‫می‌تونید یه قهوه ‫بدون کافئین بهم بدین لطفاً؟ 536 00:39:44,040 --> 00:39:45,920 ‫سلام. با پیامگیر ‫ماری‌وی‌ تماس گرفتین. 537 00:39:46,000 --> 00:39:48,160 ‫وقتی صدای بوق رو شنیدین، ‫می‌تونید پیام‌ـتون رو بذارید. 538 00:39:49,320 --> 00:39:50,920 ‫مامان، کارم الان تموم شد، ساعت شش... 539 00:39:56,360 --> 00:39:59,560 ‫- عذر می‌خوام، شارژر تلفن ندارید؟ ‫- نه. 540 00:40:05,240 --> 00:40:06,600 ‫می‌خواید از تلفن من استفاده کنین؟ 541 00:40:10,440 --> 00:40:11,760 ‫واقعاً؟ مشکلی ندارید؟ 542 00:40:11,960 --> 00:40:13,640 ‫- نه. ‫- مطمئنین؟ 543 00:40:15,240 --> 00:40:16,120 ‫ممنونم. 544 00:40:17,400 --> 00:40:18,880 ‫باید چندتا تماس بگیرم. 545 00:40:19,840 --> 00:40:21,360 ‫- مشکلی نیست. ‫- خیلی ممنونم. 546 00:40:29,584 --> 00:40:39,584 « نما مووی - مرجع دانلود فیلم و سریال » [ NamaMovie.info ]